هوش هیجانی چیست و چگونه آن را تقویت کنیم؟

هوش هیجانی به توانایی فرد برای شناخت و مدیریت احساسات خود و دیگران اشاره دارد و یکی از مفاهیم مهم در روانشناسی و علوم شناختی است. این مهارت در زندگی شخصی و حرفه‌ای بسیار مهم است. افرادی که در این زمینه مهارت دارند، با موقعیت‌های استرس زا و فشار ذهنی مواجه شده‌اند، با موفقیت به آن‌ها پاسخ می‌دهند. همچنین، آن‌ها در ارتباط با دیگران، رهبری، همکاری و حل مسئله بهترین عملکرد را از خود نشان می‌دهند. در این مقاله از پزشک مغز توضیح می‌دهیم که هوش هیجانی چیست؟ همچنین به بررسی روش‌های تقویت آن می‌پردازیم.

هوش هیجانی چیست

انواع هوش کدامند؟

اگر می‌خواهید مهارت‌های استثنایی داشته باشید، بهترین راه این است که به حوزه‌های منحصربه‌فردی که در آن‌ها توانایی دارید، توجه کرده و نقاط قوت خود را تقویت کنید. در زیر، انواع هوش را به شما معرفی می‌کنیم.  

  • هوش طبیعت‌گرایانه: هوش طبیعت‌گرایانه افرادی را توصیف می‌کند که به دنیای طبیعی حساس هستند. آنها از بیرون بودن، پرورش و کاوش در محیط لذت می‌برند. افرادِ با هوشِ طبیعی بالا نسبت به تغییرات ظریف در طبیعت و محیط اطراف خود حساس هستند.
  • هوش موسیقایی: برخی افراد به طور طبیعی به سمت موسیقی کشیده می‌شوند. افراد دارایِ هوشِ موسیقایی، عموماً نسبت به صدا حساس‌تر هستند و اغلب صداهایی را دریافت می‌کنند که دیگران معمولاً از آن آگاه نیستند. آنها حس ریتم عالی و توانایی تشخیص لحن و زیروبم را دارند. اغلب آنها ساز می‌نوازند یا به عنوان یک حرفه، درگیر موسیقی هستند.
  • هوش منطقی - ریاضی: از بین همه انواع هوش، هوش منطقی - ریاضی شبیه‌ترین چیزی است که ما معمولاً با هوش عمومی مرتبط می‌دانیم.  افراد با این نوع هوش در ریاضیات و کار با اعداد، عالی هستند. آنها می‌توانند الگوها را به راحتی تشخیص دهند و فرایندها را به شیوه‌ای منطقی انجام دهند. آنها مهارت‌های استدلالی بسیار خوبی دارند و اغلب می‌توانند خود را از مشکلات دور کنند.
  • هوش وجودی: درحالی‌که بسیاری از ما در حال انجام کارهای روزانه خود هستیم و از زندگی خود راضی هستیم، افراد با سطوح بالایِ هوشِ وجودی، اغلب عمیق‌تر فکر می‌کنند. در مورد اتفاقات روزانه آنها سؤالاتی مشابه این می‌پرسند که چرا ما اینجا هستیم؟ و هدف از همه اینها چیست؟ آنها اغلب متفکرانی عمیقاً فلسفی هستند و این ظرفیت را دارند که به دنبال پاسخ برای سؤالات بزرگ‌تر از خودشان باشند. هوش وجودی را اغلب هوش معنوی یا اخلاقی می‌نامند.
  • هوش بین‌فردی: افراد دارای این نوع هوش، اغلب در خواندن نشانه‌های کلامی و غیرکلامی و همچنین تعیین خلق‌وخوی، خوب هستند. معمولا این نوع هوش را می‌توان در  رهبران، سیاستمداران، مددکاران اجتماعی، مربیان زندگی و روان‌شناسان دید.
  • هوش زبانی: هوش زبانی، هوشی است که بیشتر بین انسان‌ها مشترک است. افراد با هوش زبانی بالا در بیان احساسات و افکار خود در قالب کلمات بسیار خوب هستند تا دیگران را درک کنند. آنها به سمت فعالیت‌هایی مانند خواندن، نوشتن و سخنرانی عمومی می‌روند.
  • هوش جسمانی - حرکتی: افرادی که هوش جسمانی - حرکتی بالایی دارند، حس زمان‌بندی عالی و هماهنگی ذهن و بدن عالی و همچنین مهارت‌های حرکتی ظریف و درشت دارند. آنها می‌توانند از بدن خود برای انتقال احساسات و ایده‌ها استفاده کنند و در نتیجه اغلب نقش‌هایی در رقص، ورزش یا پزشکی بر عهده می‌گیرند. آنها از بدن خود برای حل مشکلات و خلق چیزی معنادار استفاده می‌کنند.
  • هوش درون‌فردی: آیا افکار، احساسات و عواطف خود را درک می‌کنید و آیا می‌توانید از این درک در زندگی روزمره خود استفاده کنید؟ اگر اینطور است، احتمالاً هوش درون‌فردی بالایی دارید. هوش درون‌فردی به درک خود و شرایط انسانی اشاره دارد. آنها به عنوان افرادِ خود باهوش، شناخته می‌شوند و با وجود درک عمیق‌تر از احساسات خود، اغلب بسیار خجالتی هستند. فیلسوفان، رهبران معنوی و نویسندگان، معمولاً هوش درون‌فردی بالایی دارند.
  • هوش فضایی: هوش فضایی به عنوان توانایی درنظرگرفتن چیزها در سه بعد تعریف می‌شود. افراد با هوش فضایی بالا، عموماً بسیار خلاق هستند و معمولاً دارای تخیل زنده، توانایی هنری بالا و استدلال فضایی عالی هستند.  این افراد اغلب به عنوانِ هوشمند تصویر، شناخته می‌شوند و می‌توانند در مشاغلی مانند معماری، طراحی و نقشه‌خوانی یافت شوند.

EQ چیست


مطالعه بیشتر:  دریافت خدمات مشاوره فردی


هوش هیجانی چه تفاوتی با ضریب هوشی دارد؟

ضریب هوشی و هوش هیجانی در تمرکز و تأثیرشان بر زندگی ما، متفاوت هستند. به طور خلاصه، تفاوت‌های کلیدی بین ای دو عبارت‌اند از:

  • چیزی که اندازه‌گیری می‌شود: هوش هیجانی مهارت‌های اجتماعی را اندازه می‌گیرد، درحالی‌که ضریب هوشی مهارت‌های شناختی مانند حل مسئله و یادگیری را اندازه می‌گیرد.
  • چگونه اندازه‌گیری می‌شوند: معمولاً از طریق خودارزیابی یا ارزیابی چندنفره اندازه‌گیری می‌شود، درحالی‌که ضریب هوشی از طریق آزمون‌های استاندارد، اندازه‌گیری می‌شود.
  • تأثیر بر موفقیت: هر دو ضریب هوشی و هیجانی برای موفقیت مهم هستند؛ اما تحقیقات نشان می‌دهد هوش هیجانی ممکن است در برخی حوزه‌ها مانند رهبری، تیمی و ساختن روابط، مهم‌تر باشد.

تفاوت هوش هیجانی و ضریب عاطفی در چیست؟

هوش هیجانی و ضریب عاطفی به دو مفهوم مرتبط اشاره دارند؛ اما هوش هیجانی، بیشتر به مهارت‌های فردی اشاره دارد؛ درحالی‌که ضریب عاطفی به میزان هوش عاطفی فرد اشاره دارد که توسط آزمون‌های استاندارد اندازه‌گیری می‌شود.

علائم و نشانه های هوش هیجانی پایین کدامند؟

نشانه‌های هوش هیجانی پایین عبارت‌اند از:

  • خودآگاهی پایین: این افراد همیشه به دنبال داشتن حق و مبارزه هستند. آن‌ها نمی‌پذیرند که نظرات دیگران را بشنوند و اغلب در مشاجره با دیگران قرار می‌گیرند. دلیل این اتفاق این است که آن‌ها با ابراز احساسات خود یا درک احساسات دیگران، مشکل دارند. آن‌ها معمولاً با مشکلاتی که دارند، به سختی روبرو می‌شوند.
  • عدم همدلی: این اشخاص، نمی‌توانند رفتار مناسب را از نامناسب تشخیص دهند. آن‌ها ممکن است چیزهای نامناسب را در زمان نامناسب بگویند. به عنوان مثال، اگر دوستی به دلیل از دست دادن یکی از عزیزانش ناراحت است، ممکن است اظهارات نامناسبی بگوید یا شوخی کند؛ اما اگر این رفتار نامناسب را به آن‌ها بیان کنید، به صورت دفاعی عمل می‌کنند. به دلیل داشتن درک ضعیف از احساسات دیگران، نمی‌توانند به درستی فضای احساسی خود را تفسیر کنند.
  • سرزنش دیگران: این افراد به دلیل دشواری در درک موقعیت دیگران، معمولاً مشکلاتی ایجاد می‌کنند. آن‌ها نمی‌پذیرند که در قبال مشکلات ناشی از اقدامات خود، پاسخگو باشند. اگر مشکلی اتفاق بیافتد، به جای پذیرفتن مسئولیت، دیگران را مقصر می‌دانند. به‌عنوان مثال، اگر از شما خواسته شده که شام را آماده کنید و غذای اصلی را سوزانده‌اید، در دفاع از خود به دیگران می‌گویید که این تقصیر شما نیست؛ بلکه مسئول آن شخصی است که از شما خواسته تا شام را تهیه کنید. به این ترتیب، به دیگران می‌گویید که آن شخص، بهتر آشپزی می‌کند و شما فقط یک آشپز آماتور هستید.
  • انگیزه پایین: افراد با آگاهی عاطفی ضعیف برای مقابله با موقعیت‌های عاطفی مشکل دارند. آنها به هر قیمتی از قرارگرفتن در موقعیت‌های عاطفی اجتناب می‌کنند. به همین دلیل، آنها به‌احتمال بیشتری احساس خود را پنهان می‌کنند و تا زمانی که می‌توانند این بار را با خود حمل می‌کنند. 
  • انفجارهای عاطفی غیرقابل‌پیش‌بینی: این اشخاص سعی می‌کنند کنترل، درک و بیان احساسات خود را بهبود ببخشند. آن‌ها در مواجهه با ناراحتی، واکنش منفی نشان می‌دهند و نمی‌توانند احساسات خود را به خوبی درک کنند. فوران‌های عاطفی آن‌ها، مداوم و قابل کنترل نیستند. آن‌ها بسیار حساس هستند و ممکن است به دلیل مسائل بی‌اهمیتی، تحریک شوند که می‌تواند به طغیان آن‌ها منجر شود و ساعت‌ها طول بکشد.
  • مشکلات روابط: این افراد، دوستان بسیار کمی دارند. حتی گاهی اوقات آنها اصلاً هیچ دوستی ندارند. این به این دلیل است که آنها نمی‌توانند ارتباطات عاطفی را با دیگران به اشتراک بگذارند. در هر رابطه‌ای، درک عاطفی و حمایت مهم است. درک این ویژگی‌های ضروری هر رابطه برای فردی با هوشِ هیجانیِ پایین، دشوار است.
  • تمایلات خودشیفتگی: این افراد می‌خواهند ستاره هر گفتگو باشند. شما به راحتی می‌توانید آنها را تشخیص دهید؛ زیرا آنها هستند که بیشتر صحبت می‌کنند. آنها همیشه مکالمه را به سمت خودشان هدایت می‌کنند و به نظر می‌رسد از همه بهتر هستند و دستاوردهای آنها بهتر از شماست.

استرس


مطالعه بیشتر: انواع بیماری های روانی


مولفه های هوش هیجانی

خود آگاهی: خود آگاهی به معنی شناخت و درک احساسات شما و تأثیر آنها بر اطرافیان است. این مهارت به شما کمک می‌کند تا به طور غریزی در همه جنبه‌های زندگی، انتخاب‌های درستی داشته باشید. همچنین، خودآگاهی به شما کمک می‌کند تا نقاط قوت و ضعف خود و آنچه برای شما مهم است را بهتر بشناسید. در واقع، ارزش‌ها و قطب‌نمای اخلاقی شما در خودآگاهی شما نهفته است.

خودتنظیمی: هنگامی که مهارت آگاهی از احساسات را یاد گرفتید، قدم بعدی مدیریت احساسات منفی است؛ بنابراین، همیشه با دیگران با احترام رفتار کنید و سعی کنید کنترل خود را حفظ کنید. اگر به طغیان عاطفی تمایل دارید، سعی کنید آرام باشید و نفس عمیق بکشید. همچنین، مهم است که به ارزش‌های خود وفادار بمانید و در قبال هر اشتباهی که مرتکب شوید، شخصیت خود را مسئول بدانید.

انگیزه: عنصر سومی که شما را مشتاقِ پیشرفت و دستیابی به اهدافتان می‌کند، پایبندی به استانداردهای بالا و تلاش مداوم برای رسیدن به اهدافتان است. باید خود را به انجام این کارها تشویق کنید و آمادگی داشته باشید تا در فرصت‌هایی که پیش می‌آید، بلافاصله عمل کنید. همچنین، باید توانایی قاطعیت در تصمیم‌گیری و عمل به آن‌ها را داشته باشید.

همدلی: یکی از مهارت‌های کلیدی در بین افراد، همدلی است. این به معنی قرار دادن خود در جای دیگران و دیدن موقعیت از دیدگاه آن‌هاست. برای داشتن همدلی، باید آگاهی کافی از احساسات دیگران داشته باشید و آن‌ها را به خوبی بپذیرید و به آن‌ها پاسخ دهید، حتی اگر با آن‌ها موافق نباشید.

مهارت‌های اجتماعی: افرادی که در موقعیت‌های اجتماعی خوب عمل می‌کنند، عادت دارند به عنوانِ مردمی‌بودن، توصیف شوند؛ چرا که در روابط با دیگران ماهرند. این افراد به دیگران به همان اندازه که خودشان خوب صحبت می‌کنند، خوب گوش می‌دهند. آن‌ها همچنین می‌توانند رهبران بزرگی باشند و تغییرات را به خوبی مدیریت کنند و تعارضات را به طور مؤثری حل کنند. همچنین، در موقعیت‌هایی که نیاز به تعریف است، دیگران را مورد تمجید قرار دهند.

مدل های هوش هیجانی

در جواب به سؤال EQ چیست؟ باید گفت هوش هیجانی اغلب با استفاده از ضریب  EQ اندازه‌گیری می‌شود که بیشتر توصیفی از ظرفیت یا توانایی درک، سپس ارزیابی و در نهایت مدیریت احساسات خود و دیگران است، تا به امروز عمدتاً سه مدل از این نوع هوش وجود دارد که شامل موارد زیر است :

مدل خودکارآمدی: هوش خودکارآمدی هیجانی صفت به مجموعه‌ای از رفتارها و ادراکات شخصی در مورد توانایی فرد در تشخیص، پردازش و استفاده از اطلاعات پر هیجان اشاره دارد که در آن هوش، باید در چارچوب شخصیت افراد سنجیده شود .

مدل مبتنی بر توانایی: بر اساس این مدل، توانایی فرد برای پردازش اطلاعات عاطفی از فردی به فرد دیگر متفاوت است و برخی رفتارهای سازگارانه خود را در این توانایی نشان می‌دهند.

مدل های ترکیبی: در این مدل، شایستگی‌های عاطفی گلمن و مدل هوش هیجانی - اجتماعی، بار - ان گنجانده شده است.

مدل های هوش هیجانی

هوش هیجانی از نگاه گلمن

مدل شایستگی‌های عاطفی یا مدل گلمن، توسط دانیل گلمن ارائه شده است و با ترکیب انواع مهارت‌ها و شایستگی‌ها، هوشی را نشان می‌دهد که به عملکرد مدیریتی کمک می‌کند. برای ارزیابی عملکرد مدیریتی در منابع انسانی، از یک برنامه بازخورد ۳۶۰ درجه یا بازخورد چند منبع استفاده می‌شود که کارمند را به‌طورکلی ارزیابی می‌کند. در این مدل، گلمن چهار طرح کلی برای این مدل هوش، معرفی کرده است که شامل خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط می‌شود.

در هر طرح کلی، مجموعه‌ای از شایستگی‌های عاطفی و توانایی‌های آموخته شده برای دستیابی به عملکرد برجسته وجود دارد. برای یادگیری شایستگی عاطفی، سطح هوش هیجانی فرد، پتانسیل یادگیری را تعیین می‌کند. ابزارهای اندازه‌گیری مورداستفاده در این مدل، شامل فهرست شایستگی عاطفی یا ECI است که به عنوان یک ارزیابی ۳۶۰ درجه یا ارزیابی خودگزارشی در نظر گرفته می‌شود.

هوش هیجانی از نگاه سالووی و مایر

هوش هیجانی به توانایی پردازش اطلاعات مربوط به احساسات خود و دیگران و استفاده از آن برای کنترل رفتارها و افکار اشاره دارد. برای طبقه‌بندی فردی با هوش عاطفی، باید چهار توانایی اساسیِ زیر را داشته باشد:

  • درک و بیان صحیح احساسات
  • استفاده از احساسات به‌گونه‌ای که تفکر را تسهیل کند.
  • درک زبان عاطفی و سیگنال‌های احساسی
  • مدیریت احساسات برای دستیابی به اهداف

در این نظریه، هر توانایی شامل چهار مرحله مختلف است، اما برای اینکه این فرایند اتفاق بیافتد، نیاز به تلاش آگاهانه دارد. به‌عبارت‌دیگر، هوش هیجانی با تمرین و تلاش می‌تواند توسعه یابد و بهبود پیدا کند.

هوش هیجانی از نگاه برادبری و گریوز

در دنیای پرشتاب امروز که محیط‌های کاری، رقابتی است و شرایط آشفته اقتصادی حاکم است، هر یک از ما به دنبال ابزارهای مؤثری هستیم که ‌بتواند به مدیریت، سازگاری و موفقیت بیشتر در برقراری ارتباط کمک کند. هوش عاطفی یک راهنمای گام‌به‌گام ارائه می‌دهد تا افزایش هوش هیجانی شما با استفاده از چهار مهارت اصلی زیر، برای اهداف فراتر و دستیابی به حداکثر پتانسیل خود، میسر شود.

  • EQ خودآگاهی
  • خودمدیریتی
  • آگاهی اجتماعی
  • مدیریت روابط 

این کتاب راهنما، حاوی راهکارهای اثبات شده برای اندازه‌گیری دقیق و افزایش هوش هیجانی است.

هوش هیجانی از نگاه برادبری و گریوز

هوش هیجانی از نگاه بار-ان

این مدل، توسط Reuven Bar-On که یک روانشناس بود، ایجاد شد. او هوش هیجانی را این‌گونه تعریف کرد:

"شامل درک مؤثر دیگران از جمله خود و توانایی برقراری ارتباط خوب با مردم و توسعه توانایی برخورد مؤثر با پویایی‌های محیطی و سازگاری و مقابله با آنها" 

به گفته بار-ان، این نوع از هوش، در طول زمان توسعه ‌یافته است و با آموزش درمانی و برنامه‌نویسی بهبود می‌یابد. او ضریب عاطفی را معرفی کرد که نشان‌دهنده معیاری از هوش هیجانی است و مشخص کرد که در آن افراد با  EQبالاتر، تحت هر شکلی از خواسته‌ها و فشارهای محیطی، موفق هستند. وی همچنین اظهار داشت که کمبود هوش هیجانی، معمولاً با مشکلات عاطفی همراه است؛ بنابراین به گفته بار-ان، پتانسیل موفقیت در زندگی، هم در هوش شناختی و هم در هوش هیجانی نهفته است.

به عنوان یک ابزار اندازه‌گیری، پرسشنامه ضریب عاطفی Bar-On (EQ-i) ایجاد شد که هوش عاطفی و اجتماعی فرد را تخمین می‌زند و توانایی ذهنی او را برای موفقیت در هر شرایط محیطی، می‌سنجد.


مطالعه بیشتر: علائم نشخوار فکری


داشتن هوش هیجانی بسیار بالا چه نکات منفی دارد؟

برخی از معایب هوش هیجانی عبارت‌اند از:

  • بیش از حد حساس‌بودن: افراد با هوش هیجانی بالا ممکن است به شدت کمال گرایی را حس کرده و به احساسات خود و دیگران واکنش نشان دهند و در مواجهه با موقعیت‌های استرس زیادی را تجربه کنند.
  • کاستی در تصمیم‌گیری: برخی افراد ممکن است در تصمیم‌گیری‌های خود به احساسات خود اولویت بدهند و در نتیجه، تصمیمات نادرست بگیرند.
  • ناکامی در ارتباطات: این افراد ممکن است به شدت به احساسات دیگران واکنش نشان دهند و در نتیجه، به درستی ارتباط برقرار نکنند.
  • اضطراب: همچنین، این افراد ممکن است به دلیل اضطراب و استرس زیاد به مواجهه با موقعیت‌هایی که نیاز به کنترل احساسات دارند، روی آورند.
  • خستگی: این اشخاص ممکن است به دلیل تلاش بیش از حد برای کنترل احساسات خود، خسته شوند و انرژی کافی برای انجام وظایف روزمره خود را نداشته باشند.

راه های تقویت و افزایش هوش هیجانی کدامند؟

راه‌های مختلفی برای افزایش هوش هیجانی ذکر شده است. خلاصه این راه‌ها به شرح زیر است:

  • تمرین توجه به احساسات خود و دیگران
  • گسترش دایره لغات هیجانی خود
  • آموزش به سبک شنیداری هیجانی
  • تمرین در کنترل احساسات خود
  • تمرین در مدیریت استرس
  • تمرین در حل مسئله‌های هیجانی
  • توسعه همدلی و همراهی با دیگران
  • رشد در توانایی ارتباطی
  • تمرین در تشخیص و حل تعارضات

تست هوش هیجانی؛ روش های سنجش هوش هیجانی

در این قسمت، به چندین نوع تست و آزمون هوش هیجانی مختلف اشاره شده است که به توضیح هر یک از آن‌ها پرداخته‌ایم:

تست مهارت‌ها: این تست، به بررسی مهارت‌های افراد می‌پردازد که شامل مهارت‌های ارتباطی، مهارت‌های اجتماعی و مهارت‌های مدیریتی است.

تست بار-اند: این تست، بر اساس مدل دکتر بار-اند ساخته شده است و به بررسی پنج عامل اصلی شامل خود آگاهی، خودمدیریتی، ارتباطات اجتماعی، انگیزش و همدلی می‌پردازد.

 تست گولمن: این تست، بر اساس مدل پیتر گولمن ساخته شده است و به بررسی چهار عامل اصلی شامل پردازش احساسات، فهم احساسات، استفاده از احساسات و مدیریت احساسات می‌پردازد.

تست هایبرام: این تست، به بررسی دوازده عامل هوش هیجانی می‌پردازد که شامل مهارت‌های ارتباطی، مهارت‌های مدیریتی، مهارت‌های جسمانی و مهارت‌های شناختی است.

 تست روان‌سنجی آزمون هوش هیجانی: این تست به شناسایی نقاط قوت و ضعف فرد می‌پردازد و شامل سؤال‌هایی در مورد تفکر، احساسات، ارتباطات و مدیریت استرس است.

تست شخصیت شناسی  MBTI: تست شخصیت شناسی MBTI یکی از محبوب‌ترین تست‌ها در جهان محسوب می‌شود و برای شناسایی نوع شخصیت فرد به کار می‌رود. این تست در دهه ۱۹۴۰ میلادی توسط مادلین مایرز-بریگز و ایزابل بریگز توسعه داده شد و بر اساس نظریه کارل یونگ، روان‌شناس سوئیسی، ساخته شده است.

MBTI  بر اساس چهار بعد اصلی شخصیتی، شامل انگیزش، اطلاعات‌گیری، تصمیم‌گیری و سبک زندگی طراحی شده است. هر یک از این بعد‌ها دارای دو حالت مختلف هستند و هر فرد به یکی از هر حالت از هر بعد، تعلق دارد. به طور مثال، بعد اطلاعات‌گیری شامل حالت تمایل به جزئیات (Sensing) و حالت تمایل به نمایش مفاهیم و الگوها (Intuition) است. از تست شخصیت شناسی MBTI در بسیاری از زمینه‌های شغلی، شخصیتی و روابط انسانی استفاده می‌شود. به عنوان مثال، در ارتباط با مشکلات مربوط به تیم، ارتباطات بین فردی و مدیریت کاربرد دارد.

جمع‌بندی

هوش هیجانی، توانایی فرد در پردازش و مدیریت احساسات خود و دیگران است. این توانایی می‌تواند در بهبود روابط شخصی و حرفه‌ای، افزایش خلاقیت و کارآیی، کاهش استرس و بهبود سلامت روانی فرد مؤثر باشد. با تقویت آن به کمک دکتر روان شناس در کلینیک روان شناسی می‌توان به ارتقاء ارتباطات شخصی، شناخت واقعیت‌های درونی و تمرکز بر حال حاضر، کمک کرد. بهبود این نوع از هوش، باعث بهبود کیفیت زندگی فرد می‌شود و به دلیل اهمیت آن، توصیه می‌شود که هر فرد به تقویت آن، بپردازد.

همچنین بخوانید
چگونه بفهمیم نوجوان ما درگیر اعتیاد شده است؟ درمان اعتیاد در نوجوانان چیست؟ علائم اعتیاد نوجوان و مواردی که آنان را به سمت مصرف مواد مخدر سوق می دهد | دلیل شیوع زیاد اعتیاد در نوجوانان چیست
راه های کنترل خشم چیست ؟ چگونه می توانیم در لحظه خشم خود را مدیریت کنیم ؟ انواع خشم و روش تمرین کنترل خشم | چه زمانی باید به روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنیم؟
علت آرتروز گردن چیست ؟ آیا آرتروز گردن همان دیسک گردن است؟ روش های درمان آرتروز گردن و راه های پیشگیری از آن چیست | درمان خانگی آرتروز گردن
مهم ترین دلایل ناسازگاری نوجوانان با والدین | برای حل مشکلات نوجوانان با خانواده چه کارهایی میتوان انجام داد؟ چرا اغلب جوانان با خانواده خود به مشکل می خورند؟ آیا خانواده مقصر است یا نوجوان؟

دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید

captcha


امتیاز: