اختلال مازوخیسم یکی از پیچیدهترین انحرافات روانی است که متاسفانه نسبت به سایر انحرافات روانی کمتر شناخته شده است و زندگی فرد و اطرافیانش را عمیقا تحتتأثیر قرار میدهد. در این اختلال فرد تمایل دارد درد یا تحقیر را تجربه کند و از این اتفاق به عنوان راهی برای لذت یا تسکین ذهنی استفاده میکند.
با اینکه مازوخیسم بهطور معمول در زمینه روابط جنسی شناخته میشود؛ اما این اختلال جنبههای غیرجنسی نیز دارد و به اشکال مختلف در رفتارهای فرد بروز میکند. در این مقاله قصد داریم به طور جامع به این اختلال، علائم، دلایل، انواع و روشهای درمان آن بپردازیم. اگر شما یا یکی از اطرافیانتان با این اختلال مواجه هستید یا به دنبال اطلاعات بیشتری در مورد انحرافات جنسی هستید، تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
اختلال مازوخیسم چیست ؟
همانطور که به اختصار در مقدمه گفتیم، اختلال مازوخیسم به تمایل یا نیاز شدید فرد برای تجربه درد جسمی یا تحقیر روحی گفته میشود که این احساسات در وی لذت یا آرامش ایجاد میکند. این اختلال معمولاً در قالب روابط جنسی مطرح میشود؛ اما در دیگر ابعاد زندگی فرد مبتلا نیز دیده شده است. افراد مبتلا به مازوخیسم معمولا از طریق آسیب به خود یا قرار گرفتن در موقعیتهای تحقیرآمیز، احساس رضایت یا آرامش پیدا میکنند.
در تعریف دقیقتر، مازوخیسم نوعی اختلال روانی است که به واسطه آن، فرد نهتنها به جلب آسیبهای روانی و جسمی تمایل دارد، بلکه با قرار گرفتن در این موقعیتها به نوعی احساس هویت یا کنترل بر زندگی خود دست مییابد. این رفتارها هم آگاهانه است و هم احتمال دارد ناآگاهانه باشند و به تدریج به مشکلات جدی در روابط و زندگی روزمره فرد تبدیل میشوند.
علائم مازوخیسم
اختلال مازوخیسم، مانند بسیاری از اختلالات روانی دیگر، نشانههایی دارد که در زندگی فردی که با این اختلال مواجه است، بهوضوح ظاهر میشوند. این علائم معمولاً در زمینههای مختلف زندگی شخصی، اجتماعی و حتی روابط جنسی مشاهده میشود. مهمترین علائم مازوخیسم تمایل به تجربه درد یا تحقیر و رفتارهای خودتخریبی است. در این بخش به بررسی علائم رایج این اختلال میپردازیم.
تمایل به تحقیر یا درد جسمی
گفتیم که افراد مبتلا به مازوخیسم معمولاً از تجربه درد یا تحقیر لذت میبرند. این تمایل یا در روابط جنسی مشاهده میشود یا حتی در تعاملات روزمره بروز پیدا میکند.
خودتخریبی
یکی از علائم اصلی مازوخیسم تمایل به رفتارهایی است که باعث آسیب جسمی یا روانی به خودِ فرد میشود. از جمله این رفتارها میتوان به بریدن، سوختن یا اعمال دیگر خشونت علیه خود اشاره کرد.
احساس گناه و پشیمانی
این افراد اغلب پس از رفتارهای مازوخیستی خود احساس گناه شدیدی میکنند؛ اما نمیتوانند از این چرخه خلاص شوند.
مشکلات در روابط بینفردی
مازوخیسم در برخی موارد باعث عدم توانایی در ایجاد روابط سالم یا مشکلات جدی در زندگی مشترک میشود، چرا که فرد احتمال دارد خواستههایی داشته باشد که برای طرف مقابل غیرقابل قبول باشد.
علل ابتلا به اختلال مازوخیسم
دلایل ابتلا به اختلال مازوخیسم در برخی موارد پیچیده و چندوجهی است. در بسیاری از موارد، عوامل مختلفی از جمله تجربیات دوران کودکی، تغییرات بیولوژیکی در مغز، و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی در بروز این اختلال مؤثر هستند. متاسفانه در افراد مبتلا، گاهی اوقات نشانههایی از بیماری خودآزاری مشاهده میشود که پزشکان آن را احتمالا ناشی از تجربیات آسیبزننده در دوران کودکی میدانند. برای درک بهتر ریشههای این اختلال، لازم است به این عوامل مختلف توجه کنیم. در این بخش، به بررسی علل احتمالی ابتلا به مازوخیسم پرداختهایم.
تجربیات دوران کودکی
برخی روانشناسان معتقد هستند که ریشه مازوخیسم را میتوان در تجربیات دردناک یا تحقیرآمیز دوران کودکی جستوجو کرد. افرادی که در کودکی مورد آزار جسمی یا روحی قرار گرفتهاند، احتمال دارد این الگوها را در بزرگسالی تکرار کنند.
عوامل بیولوژیکی
برخی از پژوهشها نشان میدهند که تغییرات در ساختار مغز یا ترشح غیرطبیعی هورمونها نیز در بروز رفتارهای مازوخیستی نقش دارند.
تأثیرات اجتماعی و فرهنگی
برخی فرهنگها یا محیطهای اجتماعی هم در بروز و تقویت رفتارهای مازوخیستی موثر هستند. این موضوع ممکن است به شکل ناآگاهانه در رفتارهای فرد تثبیت شود.
ویژگی های مشترک افراد مبتلا به مازوخیسم
افراد مبتلا به اختلال مازوخیسم ویژگیهای مشترکی دارند که با توجه به آنها میتوان ضمن شناسایی بیماری، درک بهتری هم از این اختلال کسب کرد. این ویژگیها اغلب به جنبههای روانی و رفتاری فرد مربوط میشوند و در تعاملات اجتماعی، روابط فردی و حتی در نحوه تعامل با خود و دیگران قابل مشاهده هستند. ویژگیهای مشترک این افراد ممکن است تمایلات خاصی باشد که آنها را به سمت رفتارهای مازوخیستی سوق میدهد. در این بخش به بررسی این ویژگیها پرداختهایم.
ناتوانی در نه گفتن
یکی از ویژگیهای بارز این افراد عدم توانایی در رد درخواستهای دیگران است. این ویژگی معمولاً به دلیل احساس عدم ارزشمندی یا ترس از طرد شدن شکل میگیرد.
تمایل به خودتخریبی
افراد مازوخیست به طور آگاهانه یا ناآگاهانه به دنبال موقعیتهایی هستند که باعث میشود به خود آسیب بزنند. این تمایل احتمال دارد به دلیل احساس گناه یا نیاز به تنبیه خود باشد.
نیاز به تأیید دیگران
بسیاری از افراد مبتلا به مازوخیسم برای احساس ارزشمندی نیاز به تأیید مداوم دیگران دارند و این موضوع باعث میشود در برابر رفتارهای تحقیرآمیز دیگران مقاومت نکنند.
انواع اختلال مازوخیسم
پزشکان اختلال مازوخیسم را به اشکال مختلف تقسیم و هر یک از این اشکال را با ویژگیها و الگوهای رفتاری خاص، معرفی کردهاند. این دستهبندیها به ما کمک میکنند تا جنبههای مختلف این اختلال را بهتر درک کنیم و راههای مؤثرتری برای درمان آن پیدا کنیم. در ادامه به بررسی انواع مختلف این اختلال میپردازیم.
مازوخیسم روانی
این نوع از مازوخیسم بیشتر بر جنبههای ذهنی و روانی تمرکز دارد. افراد مبتلا به مازوخیسم روانی از تجربه تحقیر، توهین، یا کنترلشدن در موقعیتهای مختلف لذت میبرند. این افراد اغلب به دنبال روابطی هستند که در آنها نقش قربانی را ایفا میکنند یا خود را در معرض موقعیتهایی قرار میدهند که از لحاظ روانی برایشان دشوار است.
مازوخیسم احساساتی
مازوخیسم احساساتی به تمایل فرد برای تجربه احساسات شدید، حتی اگر این احساسات دردناک یا ناخوشایند باشند، اشاره دارد. این افراد اغلب در موقعیتهایی قرار میگیرند که باعث تحریک احساساتی مانند اندوه، ترس یا تحقیر میشود و از این تجربهها لذت یا آرامش میگیرند.
مازوخیسم فیزیولوژیک
در این نوع اختلال، فرد مبتلا تمایل به تجربه درد جسمی دارد. این بیماران معمولا به صورت آگاهانه رفتارهایی انجام میدهند که به آنها آسیب جسمی وارد میکند، مانند خودزنی یا قرار گرفتن در موقعیتهایی که خطر جسمانی به همراه دارند. این رفتارها اغلب به عنوان راهی برای تسکین روانی یا فرار از مشکلات دیگر، از بیماران سر میزند.
مازوخیسم تطبیقی
مازوخیسم تطبیقی به نوعی رفتار اشاره دارد که فرد از آن به عنوان راهی برای سازگاری با موقعیتهای استرسزا یا پیچیده استفاده میکند. این افراد عموما به طور ناخودآگاه به موقعیتهایی جذب میشوند که در آنها مجبور به تحمل درد یا تحقیر هستند؛ زیرا این تجربهها به آنها حس کنترل یا تطبیق با شرایط میدهد.
ازدواج با شخص مبتلا به مازوخیسم
زندگی با فردی که مبتلا به مازوخیسم است، متاسفانه چالشبرانگیز است. احتمال اینکه این افراد انتظاراتی داشته باشند که برای طرف مقابل ناراحتکننده باشد، زیاد است. برای مدیریت این موضوع، داشتن ارتباط مؤثر، مراجعه به مشاوره فردی و مشاوره جنسی و درک بهتر این اختلال امری ضروری است.
درمان مازوخیسم
در درمان اختلال مازوخیسم باید یک رویکرد چندوجهی و شخصیسازیشده را در پیش گرفت که ترکیبی از رواندرمانی، رفتاردرمانی شناختی و در برخی موارد دارودرمانی باشد. هدف اصلی درمان، کمک به فرد برای شناسایی ریشههای این اختلال، اصلاح رفتارهای خودتخریبی و یادگیری راههای سالمتر برای مدیریت احساسات و تمایلات درونی است. درمان این بیماران اغلب در ابتدا زمانبر و چالشبرانگیز است، اما با حمایت مناسب، میتوان به بهبودی افراد مبتلا کمک کرد. در این بخش به بررسی روشهای مختلف درمانی برای اختلال مازوخیسم پرداختهایم.
رواندرمانی (Psychotherapy)
رواندرمانی یکی از مؤثرترین روشها برای درمان مازوخیسم است. این درمان به فرد کمک میکند تا ریشههای روانی و تجارب گذشته که امکان دارد باعث ایجاد این اختلال شدهاند را شناسایی کند. انواع مختلف رواندرمانی میتواند در این زمینه مفید باشد:
- رواندرمانی فردی (Individual Therapy) : در این نوع درمان، فرد بهطور خصوصی با روانشناس یا رواندرمانگر خود کار میکند تا احساسات و رفتارهای خود را شناسایی و تحلیل کند. در این جلسات، فرد میتواند در یک محیط امن و حمایتی در مورد تجربیات دردناک خود صحبت کند و الگوهای رفتاری منفی را تغییر دهد.
- رواندرمانی شناختی-رفتاری (Cognitive Behavioral Therapy - CBT) : این روش درمانی بر شناسایی و تغییر افکار و باورهای منفی که باعث بروز رفتارهای مازوخیستی میشوند، متمرکز است. در CBT، فرد بهطور فعال یاد میگیرد که چگونه الگوهای فکری خود را که به رفتارهای خودتخریبی منجر میشود، شناسایی و اصلاح کند.
درمان دارویی (Pharmacotherapy)
در برخی موارد، درمان دارویی میتواند به کاهش علائم مازوخیسم کمک کند، بهویژه اگر اختلالات همزمان دیگری مانند افسردگی، اضطراب یا اختلالات روانی دیگر وجود داشته باشد. داروهای ضد افسردگی (مانند SSRIها) یا داروهای ضد اضطراب میتوانند به فرد کمک کنند تا احساسات منفی خود را کنترل کرده و رفتارهای خودتخریبی را کاهش دهد. البته دارودرمانی معمولاً بهعنوان مکملی برای رواندرمانی و نه بهتنهایی تجویز میشود.
درمان گروهی (Group Therapy)
در برخی موارد، درمان گروهی به فرد کمک میکند تا از تجربیات دیگران یاد بگیرد و احساسات خود را در یک محیط امن و حمایتگر با دیگران به اشتراک بگذارد. این روش کاربردی کمک میکند تا احساس تنهایی یا شرم خود را کاهش دهد و احساس همدلی بیشتری با دیگران پیدا کند. درمان گروهی بهویژه در کمک به فرد برای یادگیری روشهای جدید در برقراری روابط سالم مفید است.
مشاوره جنسی (Sex Therapy)
بهویژه برای افرادی که مازوخیسم در زمینه جنسی دارند، مشاوره جنسی بسیار مفید خواهد بود. در این جلسات، فرد بهطور خاص در مورد مشکلات جنسی خود با یک مشاور جنسی کار میکند. این مشاوره به فرد کمک خواهد کرد تا تمایلات مازوخیستی خود را در روابط جنسی شناسایی کرده و بهطور امن و سالمتری آنها را مدیریت کند.
آموزش و حمایت خانواده (Family Therapy)
در برخی موارد، آموزش و حمایت خانواده نیز مفید خواهد بود. این درمان به اعضای خانواده کمک میکند تا درک بهتری از اختلال مازوخیسم و نحوه حمایت از فرد مبتلا پیدا کنند. از آنجا که اختلالات روانی بر روابط خانوادگی تأثیر میگذارند، آموزش خانواده به بهبود ارتباطات و کاهش تنشها کمک میکند.
آگاهی از تکنیکهای مدیریت استرس و خودآگاهی
بهعنوان بخشی از درمان، به افراد مبتلا به مازوخیسم توصیه میشود که از تکنیکهای مدیریت استرس مانند مدیتیشن، یوگا و تنفس عمیق برای کاهش تنشهای روحی و جسمی خود استفاده کنند. این تکنیکها به فرد کمک میکنند تا در مواقع استرسزا از رفتارهای خودتخریبی اجتناب کرده و احساس آرامش بیشتری پیدا کند.
آموزش مهارتهای اجتماعی و ارتباطی
افراد مبتلا به مازوخیسم در بسیاری از مواقع در برقراری روابط سالم و مناسب مشکل دارند. آموزش مهارتهای اجتماعی و ارتباطی به فرد کمک میکند تا بتواند ارتباطات مؤثرتر و بهتری با دیگران برقرار کند و در نتیجه نیاز به رفتارهای مازوخیستی در روابط کاهش یابد.
سخن پایانی
اختلال مازوخیسم یک موضوع پیچیده است که نیازمند درک عمیق و توجه حرفهای است. اگر شما یا اطرافیانتان با این اختلال مواجه هستید، مراجعه به متخصص قطعا اولین قدم برای بهبودی خواهد بود. زندگی سالم و متعادل با مدیریت درست این اختلال امکانپذیر است .
مازوخیسم به تمایل به تجربه درد یا تحقیر به عنوان راهی برای لذت یا آرامش گفته میشود.
بله، با روشهای رواندرمانی و رفتاردرمانی شناختی میتوان این اختلال را مدیریت کرد.
خیر، مازوخیسم میتواند جنبههای غیرجنسی نیز داشته باشد، مانند تمایل به خودتخریبی یا قرار گرفتن در موقعیتهای تحقیرآمیز.
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید