احتمالا حداقل یک بار هم که شده در زندگی خجالت را تجربه کردهاید! همان حالات رایجی که بسیاری از ما در موقعیتهای مختلف تجربه میکنیم. این احساس معمولاً زمانی ظاهر میشود که فرد تصور کند در موقعیتی خاص، قضاوت میشود یا عملکردی کمتر از حد انتظار داشته است. خجالت، گرچه طبیعی است، اما اگر کنترل نشده باقی بماند، تبدیل به مانعی در مسیر رشد فردی و اجتماعی میشود. این حس معمولا زندگی اجتماعی، حرفهای و حتی روابط عاطفی افراد را تحتتأثیر قرار میدهد. در کلینیک روانشناسی و مشاوره، این مسئله بهعنوان یکی از چالشهای مهم رفتاری بررسی و با روشهای تخصصی مدیریت میشود. در این مقاله به شما کمک میکنیم تا عمیقتر درک کنید خجالت چیست و با علائم آن، علل ایجاد این احساس و روشهای مؤثر برای مقابله با آن آشنا شوید.
احساس خجالت چیست
احساس خجالت، نوعی واکنش هیجانی است که در موقعیتهایی بهوجود میآید که فرد خود را آسیبپذیر، تحت قضاوت یا در معرض شکست میبیند. خجالت چیست؟ پاسخ به این سوال کلیدی، به درک بهتر این احساس کمک میکند. این حالت معمولاً با علائمی مانند سرخ شدن، اجتناب از تماس چشمی، سکوت یا حتی گوشهگیری بروز میکند. ریشه این احساس اغلب به باورهای نادرستی برمیگردد که فرد درباره خودش دارد. فرد خجالتی بر این باور است که به اندازه کافی خوب نیست یا دیگران او را قضاوت میکنند. چنین باورهایی معمولاً از تجربیات گذشته، محیط خانوادگی یا شرایط اجتماعی شکل میگیرند و به مرور زمان تقویت میشوند.
نشانه های خجالتی بودن
نشانههای فرد خجالتی اعم از تردید در تصمیمگیری، ترس از قضاوت دیگران، سکوت در جمع، و علائم جسمی مثل سرخ شدن یا لرزش صدا است. این رفتارها اغلب ناشی از تصورات منفی فرد درباره خود است و بر زندگی اجتماعی و شخصی او تأثیر منفی میگذارد. در ادامه این نشانه ها را بررسی میکنیم:
خودخوری
یکی از نشانههای بارز خجالت، خودخوری مداوم است. این حالت به معنای فکر کردن بیوقفه و وسواسگونه به رفتارها و گفتارهای فرد پس از مواجهه با موقعیتهای اجتماعی است. افراد خجالتی اغلب رفتارهای خود را بارها در ذهنشان مرور کرده و به دنبال اشتباهات کوچک یا نواقصی میگردند که برای دیگران حتی قابل تشخیص نیست. در این وضعیت، رهایی از افکار منفی امری حیاتی است، چرا که این افکار به اعتمادبهنفس آسیب زده و ارتباطات اجتماعی را دشوارتر میکنند. تغییر این نگرش نیازمند تمرکز بر نقاط قوت فردی و پذیرش اشتباهات به عنوان بخش طبیعی از زندگی است.
همچنین این فرآیند، چرخهای معیوب ایجاد میکند که اعتمادبهنفس فرد را به شدت تضعیف کرده و احساس گناه و شرمندگی را در او تقویت میکند. فرد خجالتی گاهی به اشتباهات خیالی خود بار احساسی زیادی میدهد و حتی برای اشتباهاتی که واقعاً رخ ندادهاند نیز احساس ناراحتی میکند.
ترس و اضطراب مداوم
ترس و اضطراب در کودکان از جمله جنبههای مهم بروز و تجربه احساس خجالت هستند. این احساسها باعث میشوند که کودک خجالتی در موقعیتهای اجتماعی مختلف دچار استرس و نگرانی شود. او ممکن است همیشه در حالت آمادهباش ذهنی و جسمی باشد و از قضاوت منفی دیگران یا احتمال اشتباه کردن در موقعیتهای اجتماعی بترسد.
این اضطراب در کودکان بهویژه در تعاملات روزمره، مانند صحبت کردن با دوستان، حضور در کلاس یا خرید از فروشگاه، بهوضوح مشاهده میشود و ارتباطات اجتماعی کودک را بسیار دشوار میکند. علاوه بر این، این ویژگی منجر به مشکلات جسمی و روانی نیز میشود. اختلالات خواب، تنش عضلانی و احساس خستگی دائمی از عوارض شایع این وضعیت هستند. همچنین، کودکان گاهی دچار سردردهای مکرر یا دردهای عضلانی میشوند که این علائم منبعی از اضطراب مداوم آنها است.
تردید زیاد
تردید زیاد یکی از مشخصههای رفتاری افراد خجالتی است که در بسیاری از جنبههای زندگی آنها مشاهده میشود. این افراد حتی در تصمیمگیریهای ساده، مانند انتخاب لباس یا غذا، دچار سردرگمی میشوند و زمان زیادی را صرف فکر کردن درباره گزینهها میکنند. تردید آنها اغلب ناشی از ترس از انجام اشتباه یا نگرانی از جلب توجه منفی است.
همچنین، این تردید در طول زمان به کاهش عزتنفس منجر میشود و فرد دیگر توانایی تصمیمگیری مستقل را ندارد. این رفتار نهتنها زندگی شخصی، بلکه روابط اجتماعی و حتی عملکرد شغلی فرد را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
سکوت در جمع
سکوت در جمع یکی از نشانههای بارز خجالت است. افراد خجالتی معمولاً از مشارکت در گفتوگوها خودداری کرده و به جای بیان نظرات خود، فقط شنونده هستند. این افراد در محیطهای گروهی، حتی اگر ایدهها و نظرات مفیدی داشته باشند، اغلب از بیان آنها پرهیز میکنند و ترس از این دارند که مورد قضاوت یا انتقاد دیگران قرار بگیرند. علاوه بر این، سکوت در جمع به تدریج فرد را منزوی کرده و فرصتهای برقراری روابط اجتماعی یا شغلی جدید را کاهش میدهد.
ناتوانی در تصمیم گیری
ناتوانی در تصمیمگیری یکی از دیگر اثرات خجالت است که بهویژه در موقعیتهای مهم زندگی بسیار مشهود است. در این حالت فرد در انتخابهای اساسی مانند شغل، تحصیل، روابط عاطفی یا حتی مسائل مالی و احساس دچار تردید و ضعف میشود. ناتوانی در تصمیمگیری، اعتمادبهنفس فرد را کاهش میدهد و احساس ناتوانی و بیهدف بودن را برای او به دنبال خواهد داشت. برای مقابله با این مشکل، تقویت اعتمادبهنفس، توسعه مهارتهای تصمیمگیری و تلاش برای مشورت با افراد مطمئن بسیار مؤثر است.
احساس تنهایی
احساس تنهایی از دیگر نشانههای رایج خجالت است که به انزوای اجتماعی منجر میشود. افراد خجالتی همیشه از جمعها و موقعیتهای اجتماعی دوری میکنند و نگرانند که در این فضاها مورد قضاوت یا تمسخر قرار بگیرند. این رفتار، به مرور زمان، باعث میشود که ارتباطات اجتماعی آنها کاهش یابد و احساس انزوا و بیگانگی عمیقتری را تجربه کنند.
همچنین احساس تنهایی علاوه بر اینکه بر روابط شخصی تأثیر میگذارد، به سلامت روان فرد نیز آسیب میزند. کمبود تعاملات اجتماعی نیز منجر به افسردگی، اضطراب و مشکلات عاطفی میشود.
برخی از موقعیت های خجالت آور
برخی موقعیتهای اجتماعی وجود دارند که خجالت را تشدید میکنند.
- یکی از این موقعیتها، سخنرانی در جمع است که بسیاری از افراد خجالتی از صحبت کردن در برابر گروههای بزرگ میترسند. این ترس ناشی از نگرانی درباره اشتباه کردن یا قضاوت منفی دیگران است.
- ورود به محیطهای جدید نیز یکی دیگر از این موقعیتهاست. اولین برخورد با افراد ناشناس، چه در مدرسه، محیط کار یا جمعهای اجتماعی، معمولاً احساس خجالت را به همراه دارد.
- اشتباه کردن در حضور دیگران نیز از موقعیتهایی است که افراد خجالتی از آن دوری میکنند. آنها به دلیل ترس از تمسخر یا قضاوت منفی، از این موقعیتها اجتناب میکنند.
- درخواست کمک یا مشاوره مخصوصا در محیطهای تحصیلی یا کاری، خجالت را تشدید میکند. در این مواقع، افراد خجالتی نگرانند که دیگران درباره ضعف یا ناتوانی آنها تصور منفی کنند.
اگرچه این موقعیتها طبیعی هستند، اما شناخت آنها و تلاش برای مواجهه با این شرایط نیز به مرور زمان باعث کاهش احساس خجالت میشود. با تمرین و مواجهه تدریجی، اعتمادبهنفس افزایش مییابد و فرد قادر خواهد بود ارتباطات اجتماعی بهتری برقرار کند و در موقعیتهای مختلف، با اعتمادبهنفس بیشتری حاضر شود.
علت خجالت ، چرا خجالت می کشم
دلایلی که باعث میشود فرد احساس خجالت داشته باشد، به چند دسته کلی تقسیم میشوند.
- یکی از این عوامل، تجربیات کودکی است. تحقیر، تمسخر یا عدم توجه از سوی والدین یا همسالان در دوران کودکی را میتوان به عنوان ریشهای برای ایجاد این حس در بزرگسالی دانست. این تجربیات اعتمادبهنفس کودک را تضعیف کرده و احساس ناتوانی اجتماعی در او ایجاد میکنند.
- الگوهای تربیتی خانواده را نیز باید در فهرست علت خجالت قرار داد. خانوادههایی که کودکان خود را بیش از حد محدود میکنند یا از آنها انتظارات غیرمنصفانه دارند، معمولاً کودکان خجالتی دارند.
- علاوه بر این محیط اجتماعی نیز نقش مهمی در احساس خجالت دارد. در جوامعی که استانداردهای بالایی برای موفقیت، شهرت یا ظاهر فیزیکی تعیین شده است، فرد احساس فشار زیادی میکند و ترس از قضاوت منفی دیگران، به خجالت منجر میشود. این محیطها انتظاراتی ایجاد میکنند که برخی افراد قدرت دستیابی به آنها را ندارند و این نیز در نهایت احساس شکست را برای او رقم میزند.
- عوامل بیولوژیکی نیز با خجالت مرتبط هستند. تحقیقات نشان دادهاند که برخی افراد بهطور ژنتیکی در موقعیتهای اجتماعی حساسترند. این حساسیت باعث میشود که آنها به راحتی دچار اضطراب اجتماعی شوند و در تعاملات اجتماعی احساس نگرانی و خجالت بیشتری را تجربه کنند. همچنین این عوامل به صورت ترکیبی، حس خجالت را تشدید کرده و مشکلات روانی و اجتماعی برای فرد ایجاد میکند.
علت خجالت در کودکان
خجالت در کودکان معمولا به دلیل عوامل مختلفی ایجاد میشود که هر کدام از آنها به نوعی بر روان کودک تأثیر میگذارند. یکی از علل اصلی، کمبود اعتمادبهنفس است. زمانی که کودک در موقعیتهای اجتماعی احساس ناتوانی کند، خجالت زده میشود. این احساس از ترس قضاوت منفی دیگران یا عدم اعتماد به تواناییهایش نشأت میگیرد.
یکی دیگر از دلایل مهم ایجاد حس خجالت در کودکان، ترس از تنبیه یا سرزنش است. زمانی که کودک از سوی والدین، معلمان یا همسالان مورد بازخواست قرار گیرد، خجالتزده شده و از شرکت در فعالیتها یا برقراری ارتباطات اجتماعی دوری میکند. علاوه بر این، تجربه طرد شدن در مدرسه یا محیطهای اجتماعی نیز این احساس را تشدید کرده و باعث کاهش قابلتوجه اعتمادبهنفس در کودک میشود.
مشاوره کودک و نوجوان راهکارهای موثری برای رفع این مشکل ارائه میدهد. مشاوران با شناسایی دقیق مسائل هر کودک، روشهایی برای تقویت اعتمادبهنفس، بهبود مهارتهای اجتماعی و کاهش احساس خجالت پیشنهاد میکنند تا او راحتتر با چالشهای اجتماعی روبهرو شود.
علت خجالت در نوجوانان
در نوجوانان، خجالت معمولاً به دلیل عوامل مختلفی ایجاد میشود که هر کدام از آنها تأثیرات قابلتوجهی بر روان نوجوان میگذارند. یکی از این عوامل، تغییرات فیزیکی دوران بلوغ است. نوجوانان به دلیل تغییرات ظاهری مانند افزایش قد، تغییرات وزن یا شکل بدن، ممکن است احساس بیاعتمادی به خود پیدا کنند. این تغییرات ممکن است باعث شوند که آنها از ظاهرشان احساس نارضایتی کنند و در ارتباط با همسالان خجالت را تجربه کنند.
عامل دیگر، فشار همسالان است. نوجوانان بسیار تحتتأثیر نظرات همسالان خود قرار دارند و تلاش میکنند تا در گروههای اجتماعی مورد پذیرش قرار گیرند.
انتظارات خانواده نیز نقش مهمی در احساس خجالت نوجوانان دارد. برخی والدین از نوجوانان انتظار دارند که موفقیتهای بزرگی کسب کنند یا در مدرسه همیشه بهترین باشند. این انتظارات زیاد فشار روانی زیادی به نوجوانان وارد میکند و آنها را از تلاش کردن میترساند. از این رو دوران نوجوانی نیازمند توجه ویژه والدین، مربیان و مراجعه به مشاوره کودک و نوجوان است. ارتباط مثبت و حمایتگرانه والدین و مربیان نیز به نوجوانان احساس امنیت، اعتمادبهنفس و درک عاطفی میدهد. مشاوره مناسب و بازگشایی کانالهای ارتباطی، به نوجوانان این امکان را میدهد که احساسات خود را بهتر مدیریت کرده و با موقعیتهای اجتماعی و چالشهای زندگی بهتر مقابله کنند.
تفاوت فرد درونگرا با فرد خجالتی
یک فرد درونگرا گاهی ترجیح میدهد زمان بیشتری را بهتنهایی بگذراند، اما این انتخاب آگاهانه و مبتنی بر تمایل شخصی اوست. او از این زمان برای تفکر، آرامش یا پرداختن به علایق فردی لذت میبرد و نیازی به حضور دائمی در جمع ندارد. اما این موضوع به معنای عدم توانایی او در برقراری ارتباط با دیگران نیست؛ درونگراها زمانی که لازم باشد، روابط اجتماعی قوی و معناداری ایجاد میکنند.
در مقابل، فرد خجالتی اغلب به دلیل ترس از قضاوت یا تمسخر، از تعاملات اجتماعی اجتناب میکند. او ممکن است تمایل به حضور در جمع داشته باشد، اما اضطراب و نگرانی ناشی از اینکه چگونه توسط دیگران پذیرفته میشود، مانع او میشود. همچنین این ترس موجب میشود که فرد خجالتی احساس انزوا کند، حتی اگر از تنهایی خود لذت نبرد. برخلاف افراد درونگرا که دوری از اجتماع انتخابی آگاهانه و رضایتمندانه است، اجتناب فرد خجالتی از تعاملات اجتماعی ریشه در اضطراب و عدم اعتمادبهنفس دارد.
تفاوت احساس خجالت با اضطراب اجتماعی
احساس خجالت، طبیعی است و معمولاً موقتی است، اما اضطراب اجتماعی یک اختلال روانی جدی است که نیاز به درمان تخصصی دارد. افراد مبتلا به این نوع اختلال، حتی در موقعیتهای ساده مانند صحبت با یک دوست نیز دچار استرس شدید میشوند. آنها اغلب از مواجهه با هر نوع تعامل اجتماعی میترسند و احساس عدم کفایت یا قضاوت منفی را تجربه میکنند. این احساسات باعث انزوا، بیاعتمادی به نفس و مشکلات روانی بلندمدت میشوند. بنابراین، تشخیص و درمان بهموقع اضطراب اجتماعی بسیار مهم است تا از عوارض جدیتر آن جلوگیری شود.
نحوه کنار آمدن با موقعیت های خجالت آور
مواجهه با موقعیتهای خجالتآور همیشه چالشبرانگیز است، اما با روشها و تکنیکهای مناسب این احساسات به راحتی مدیریت میشود. در زیر، روشهایی را جهت کنار آمدن با موقعیت های خجالت آور توضیح میدهیم:
آرامش خود را حفظ کرده و خود را سرزنش نکنید
وقتی در موقعیتی خجالتآور قرار میگیرید، اولین قدم این است که آرامش خود را حفظ کنید. بسیاری از افراد خجالتی به محض احساس خجالت، به خود انتقاد کرده و احساس گناه میکنند. این رفتار تنها اعتمادبهنفس را تضعیف کرده و احساسات منفی را تشدید میکند. در عوض، تلاش کنید که با خود مهربان باشید و به یاد داشته باشید که اشتباه کردن یا احساس خجالت کاملاً طبیعی است. با پذیرش این احساسات، بهراحتی از آنها عبور کرده و تجربهای مفید از موقعیت به دست آورید.
نفس عمیق بکشید
تنش و استرس در موقعیتهای خجالتآور معمولا بسیار زیاد است. برای کنترل این احساسات، نفس عمیق بکشید. چند نفس عمیق و منظم باعث آرامش بدن و ذهن میشود و احساسات منفی را کاهش میدهد. همچینن با هر نفس عمیق، فشار روانی کمتر شده و شما توانایی بیشتری برای مواجهه با موقعیت مورد نظر پیدا میکنید. این تکنیک ساده اما مؤثر، یکی از بهترین راهها برای مدیریت احساس خجالت است.
لبخند بزنید
لبخند زدن، حتی زمانی که احساس خجالت میکنید، تأثیرات شگفتآوری دارد. لبخند نه تنها به دیگران نشان میدهد که مثبت هستید، بلکه اعتمادبهنفس بیشتری به شما میبخشد. این عمل ساده به مغز پیام مثبت میفرستد و به کاهش استرس و احساسات منفی کمک میکند. در بسیاری از مواقع، لبخند زدن به شما اجازه میدهد که با راحتی بیشتری با دیگران ارتباط برقرار کرده و از تجربه اجتماعی خود لذت ببرید.
از موقعیت درس بگیرید
هر موقعیت خجالتآور، فرصتی برای یادگیری است. به اشتباهات یا تجربیاتی که در این موقعیتها داشتهاید فکر کرده و از آنها درس بگیرید. تحلیل رفتارها و احساساتتان باعث خواهد شد تا در آینده بهتر عمل کنید. به علاوه این تحلیل به شما این امکان را میدهد که نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و بهصورت آگاهانهتر به موقعیتهای مشابه بپردازید. هر اشتباه، در واقع، فرصتی برای رشد شخصی و تقویت اعتمادبهنفس است.
مشکل را برطرف کنید
وقتی با موقعیتی خجالتآور مواجه میشوید، تلاش کنید مشکل را بهصورت عملی برطرف کنید. بهجای فرار از موقعیت یا اتکا به احساسات منفی، برنامهای برای مواجهه با آن طراحی کنید. اگر نگران صحبت کردن در جمع هستید، تمرینات سخنرانی انجام دهید. اگر ترس از درخواست کمک دارید، به تدریج این کار را در موقعیتهای کوچکتر شروع کنید. اقدام عملی به شما قدرت و اعتمادبهنفس بیشتری میدهد و به مرور زمان، احساسات خجالت را کمرنگتر میکند.
مقابله با احساس خجالت
مقابله با احساس خجالت نیازمند تلاش و توجه است و نیاز به استراتژیهایی دارد که به فرد کمک میکند تا با این احساسات بهصورت مؤثر برخورد کرده و اعتمادبهنفسش را تقویت کند. پیگیریِ درمان خجالت نه تنها به کاهش این احساس کمک میکند، بلکه باعث رشد شخصی و بهبود ارتباطات اجتماعی نیز میشود. در ادامه، روشهایی برای مقابله با احساس خجالت ارائه میدهیم:
افزایش خودآگاهی و شناخت
یکی از مراحل کلیدی در مقابله با خجالت، آگاهی از احساسات و افکار شخصی است. با بررسی دقیق رفتارها و واکنشهای خود، دلایل خجالت را شناسایی کنید تا به درک عمیقتری از موقعیتهای مختلف برسید. همچنین این فرایند به شما این امکان را میدهد تا با اطمینان بیشتری در موقعیتهای اجتماعی حضور یابید و عملکرد بهتری داشته باشید.
شناسایی موقعیت های خجالت آور
شناسایی موقعیتهایی که باعث احساس خجالت میشوند، گام مهمی برای مقابله با آن است. آیا این موقعیتها در جمع، مدرسه یا محیط کار هستند؟ درک این موقعیتها به شما این امکان را میدهد که با آمادگی بیشتری با آنها مواجه شوید و با احساسات خجالت بهتر کنار بیایید. در ادامه این موقیعت ها را بررسی میکنیم:
شناسایی نقاط قوت و ضعف
برای مقابله با خجالت، باید نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید. این شناسایی باعث میشود شما به مهارتها و تواناییهایی که دارید اعتماد کرده و در عین حال ضعفهایتان را به چالش بکشید. هر پیشرفتی، حتی کوچک، اعتمادبهنفس را در شما افزایش میدهد.
شناسایی افکار و باورهای منفی
افکار منفی یکی از اصلیترین موانع در مسیر غلبه بر خجالت به شمار میروند. برای مثال، باورهایی مانند «من به اندازه کافی خوب نیستم» در ذهن شما شکل گرفته است. با شناسایی این نوع افکار و ارزیابی آنها، هرچند بهتدریج ولی نهایتا امکان رهایی از افکار منفی و نجات از تأثیرات مخربشان فراهم میشود؛ در این صورت باید جای آنها را با افکار مثبتتر و سازندهتر پر کنید. این تغییر نگرش به شما کمک میکند تا با اعتمادبهنفس بیشتری با موقعیتهای مختلف روبهرو شوید.
تغییر رفتار
غلبه بر خجالت نیازمند ایجاد تغییر در رفتارها است. به جای عقبنشینی، باید اقدام کنید. اگر صحبت کردن در جمع برای شما دشوار است، این مهارت را بهتدریج و با تمرینهای کوچک تقویت کنید. هر بار که قدمی در این مسیر برمیدارید، اعتمادبهنفس شما بیشتر شده و راحتتر با موقعیتهای مشابه روبهرو خواهید شد.
کمک گرفتن از مشاور
در مواردی که خجالت بسیار شدید است، مراجعه به مشاور راهگشا خواهد بود. مشاوران با ابزارها و روشهای تخصصی، به درمان خجالت پرداخته و تکنیکهایی عملی برای بهبود اعتمادبهنفس و مهارتهای اجتماعی ارائه میدهند. مشاوره کودک و نوجوان نیز برای کودکان بسیار مفید است.
تمرین مهارت های اجتماعی
تمرین مهارتهای اجتماعی، کلید مقابله با خجالت است. این مهارتها شامل گوش دادن فعال، برقراری ارتباط چشمی، احترام به نظرات دیگران و صحبت کردن بهصورت طبیعی هستند. هرچه بیشتر این مهارتها را تمرین کنید، ارتباطات اجتماعیتان روانتر و اعتمادبهنفس شما بیشتر خواهد شد.
سخن پایانی
در این مقاله، به طور کامل و تخصصی بررسی کردیم که خجالت چیست؟ همانطور که متوجه شدید، خجالت در واقع احساس رایجی است که بسیاری از افراد در طول زندگی خود با آن مواجه میشوند. اگرچه این احساس در برخی موقعیتها طبیعی به نظر میرسد، اما در صورتی که ادامه داشته باشد، مانعی برای رشد فردی، اجتماعی و حرفهای افراد است. شناخت علل خجالت، تشخیص نشانهها و استفاده از روشهای مؤثر برای مقابله با آن، گامی اساسی برای بهبود کیفیت زندگی است.
فرد با تقویت اعتمادبهنفس، شناخت بهتر خود و مراجعه به متخصصان روانشناسی، به راحتی با این احساس مقابله میکند و به سوی زندگیای پرنشاطتر حرکت میکند.
در این مسیر، کلینیک روانشناسی و مشاوره با ارائه روشهای علمی و پشتیبانی حرفهای، به افرادی که با احساس خجالت دستوپنجه نرم میکنند، کمک میکند تا با این احساس روبرو شوند و بر آن غلبه کنند. به یاد داشته باشید که هر تغییر مثبت به زمان، تلاش و پشتکار نیاز دارد، اما نتیجه نهایی به دست آوردن زندگیای با کیفیت و رضایتبخش خواهد بود.
با تمرین و استفاده از تکنیکهای رفتاری و کمک گرفتن از مشاور، خجالت کاهش مییابد.
میزان خجالت در افراد متفاوت است و برخی شاید خجالتی نباشند.
با حمایت و تشویق کودکان برای بیان احساسات و شرکت در فعالیتهای گروهی، خجالت آنها کاهش مییابد.
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید