همه چیز در رابطه با اختلال وسواس جبری (OCPD)

اختلال وسواس جبری یا (obsessive – compulsive personality disorder) نوعی اختلال شخصیتی است که با افراط کردن فرد مبتلا در تمیزی و پاکیزگی و کمال‌گرایی نمایان می‌شود. این افراد شدیدا اصرار دارند استاندارد‌هایی که در ذهن خود تعیین کرده‌اند را در محیط بیرون نیز پیاده کنند. در این مقاله قصد داریم به بررسی این اختلال و علام و نشانه‌های آن بپردازیم.

اختلال OCPD یا وسواس جبری چیست؟

ocpd چیست ؟ اختلال وسواس فکری-عملی، یا اختلال وسواسی-جبری (OCPD) نوعی از اختلالات روانی است در آن فرد مبتلا مکررا افکار خاصی در ذهن دارد یا اینکه مدام احساس می‌کند لازم است اعمال خاصی را انجام دهد. به صورتی که عملکرد عمومی او دچار اختلال شده و پریشان می‌شود و جز برای مدت کوتاهی دیگر نمی‌تواند این افکار و اعمال خود را کنترل کند. این اختلال به دو صورت وسواس فکری و عملی خود را نشان می‌دهد. مثال‌هایی از وسواس عملی عبارت‌اند از:

  • شستن دست‌ها
  • شمارش اشیاء
  • بررسی قفل شدن درها

شاید با خود بگوئید که حواس این افراد برای انجام شدن این کارها جمع‌تر از افراد عادی است که یک نکته مثبت است پس چرا می‌گوئیم بیماری؟ پاسخ این سوال در تعداد انجام این کارهاست. به این صورت که افراد مبتلا آن قدر این کارها را انجام می‌دهند که اصطلاحا از کار و زندگی می‌افتند و تاثیر منفی زیادی بر کیفیت زندگی خود فرد مبتلا و خانواده و اطرافیان او می‌گذارد.

اختلال وسواس جبری

به نظر شما اگر فردی با هر بار دست زدن به مثلا دستگیره در، ساعت‌ها وقت برای شستن دست‌ها هدر دهد، آیا این عادی است؟ مسلما خیر. بیشتر مبتلایان بزرگسال متوجه می‌شوند که بیمار هستند؛ ولی کاری از دستشان بر‌نمی‌آید. مبتلایان به این بیماری به طور معمول با اختلالات دیگری از جمله اختلال تیک و اضطراب نیز دست و پنجه نرم می‌کنند و در صورت عود بیماری خطر خودکشی نیز به مشکلاتشان اضافه می‌شود.

انواع وسواس جبری کدامند؟

حال که متوجه شدیم اختلال وسواس جبری چیست باید با انواع آن آشنا شویم. اختلال وسواس به چندین شکل و صورت گوناگون دیده می‌شود. هر چند که وسواس‌ها دسته بندی قطعی و رسمی ندارند اما به طور کلی و از لحاظ علائم می‌توان آنها را در چهار دسته قرار داد که عبارت‌اند از:

  • وسواس تقارن و نظم: در این دسته مبتلایان تلاش می‌کنند وسایل و اشیاء اطراف خود را طبق نظم خاصی بچینند. یا اینکه تلاش می‌کنند حتما اعمال مختلف را به صورت قرینه انجام دهند. به عنوان مثال اگر زانوی راست آنها خارش پیدا کند و آن را بخارانند حتما باید زانوی چپ خود را نیز بخارانند. یا اینکه موقع شمارش اشیاء تا یک عدد خاص می‌شمارند بعد دوباره از یک شروع به شمردن می‌کنند. یا حتی ممکن است تصور کنند اگر شکل ذهنی خود را به اشیاء ندهند، اتفاق ناگواری برای خود یا خانوادشان می‌افتد.
  • وسواس نظافت و آلودگی: مبتلایان این بیماری ممکن است مدام در فکر این باشند که محیطی که در آن قرار گرفته‌اند آلوده بوده و انواع میکروب‌ها را دارد. یا ممکن است تصور کنند خودشان منبع آلودگی هستند. این دسته از افراد از ترس آلوده شدن به سطوح مختلف دست نمی‌زنند و اگر دست بزنند مدام دست‌های خود را می‌شویند.
  • داشتن افکار ممنوعه: مبتلایان ممکن است از تفکراتی که دارند احساس خجالت و شرمندگی کنند یا حتی نگران باشند نکند به دیگران آسیب برسانند. این افراد ممکن است در اتفاقات مختلف که حتی ربطی به آنها ندارد، نگران شوند یا حتی احساس گناه کنند و خود را مقصر بدانند. این افراد مدام به دنبال تایید گرفتن از دیگران هستند.
  • احتکار: مبتلایان ممکن است فکر کنند دور انداختن اشیا مختلف به ضرر آنها است پس به احتکار آنها می‌پردازند و مدام وسایل خود را چک می‌کنند مبادا آنها را گم کرده باشند. آنها فکر می‌کنند نیاز است اشیا گوناگون را حتی اگر لازم ندارند نزد خود انبار کنند و می‌ترسند اشیا مهمی را به اشتباه دور بریزند.

علائم اختلال شخصیت وسواس جبری

اختلال شخصیت وسواس جبری علائمی دارد که بعضی از آنها عبارت‌اند از:

  • کمال گرایی افراطی تا حدی که فرد برای انجام کارها به مشکل بیفتد.
  • رفتاری خشک، رسمی و جدی با دیگران دارند.
  • در هزینه‌ها و پول خرج کردن‌ها تا حدودی خساست به خرج می‌دهند.
  • بسیار وقت شناس هستند.
  • به کوچک‌ترین و جزئی‌ترین بخش‌ها نیز توجه بسیار نشان می‌دهند.
  • برای فراهم کردن هزینه‌های گوناگون زندگی، بیش از حد کار کرده و بیش از حد از خود گذشتگی می‌کنند.
  • از ترس دور ریختن وسایل مهم، اشیاء بی فایده و فرسوده را نیز نگه‌ می‌دارند.
  • از ترس درست انجام نشدن کارها، آنها را به هیچ شخص دیگری محول نکرده یا حتی اشتراکی نیز انجام نمی‌دهند و تمام کارها را خودشان انجام می‌دهند.
  • برای کارهای خود برنامه ریزی کرده و به شدت به آن پایبندند.
  • به قوانین و مقررات موجود به شدت پایبندند.
  • به شدت دوست دارند به دیگران دستور بدهند.
  • فکر می‌کنند تنها روشی که خودشان کارها را انجام می‌دهند درست است و دیگران همه اشتباه می‌کنند.

زمانی که این علائم زندگی روزمره افراد را مختل کرده و آنها را از زندگی می‌اندازد، وسواس فکری جبری قابل تشخیص خواهد بود. اگر به رفتارهای همسر یا هر کدام از اعضای خانواده خود مشکوک شده‌اید، مدتی او را تحت نظر بگیرید و چنانچه مشاهده کردید فرد مشکوک انگیزه‌های خطرناکی دارد، این علائم تنها در دو یا سه نمونه از حوزه‌های زندگی او دیده می‌شود، رفتارهای آن فرد بسیار عجیب غریب و غیر منطقی شده یا اینکه مدام خود را تبرئه کرده و دیگران را مقصر می‌داند این احتمال وجود دارد که وی به این اختلال مبتلا باشد. البته ممکن است به اختلالات دیگری مبتلا باشد و برای تشخیص دقیق لازم است به روانپزشک یا کلینیک روان شناسی مراجعه کنید.

با این حال علت دقیق ایجاد این بیماری مشخص نیست. ممکن است وراثت یا تجارب کودکی در ایجاد آن موثر باشند. در بعضی از مطالعات انجام شده مشخص شده است که بعضی افراد بزرگسال، به یاد دارند که در کودکی خود این بیماری را تجربه کرده‌اند.

اختلال شخصیت وسواس جبری

دلایل ابتلا به اختلال ocpd

یکی از دلایل ابتلا به اختلال وسواس جبری می‌تواند وراثت و سابقه خانوادگی باشد. همچنین سابقه وجود کودک آزاری در گذشته به خاطر ایجاد استرس زیاد، ممکن است زمینه بروز این بیماری باشد. مواردی نیز به ثبت رسیده‌اند که به دنبال ایجاد عفونت این اختلال شکل گرفته است.

برای تشخیص دقیق این بیماری علائم آن را بررسی می‌کنند و برای مشخص کردن شدت بیماری نیز از معیارهایی هم چون مقیاس وسواس اجباری Yale-Brown بهره می‌گیرند. اختلالات مختلفی از جمله اختلال اضطراب، تیک، افسردگی و اختلال شخصیت وسواسی-اجباری از نظر علائم بسیار شبیه به یکدیگر هستند. تغییرات جسمی و بدنی و کمبود سروتونین و داشتن یک زندگی پر از دسترس شرایط را برای ابتلا به این بیماری بسیار آماده می‌کنند.

چه افرادی در معرض ابتلا به وسواس جبری هستند؟

بنیاد بین المللی اختلالات وسواس اجباری (OCDF) طبق تحقیقات خود، تخمین می‌زند که مردان با احتمال بیشتری نسبت به زنان به این نوع از بیماری روانی مبتلا می‌شوند. مجله ارزش‌یابی شخصیت، مجله‌ایست که وجود این گونه بیماری‌ها را در جمعیت کره زمین بررسی می‌کند. طبق گزارشی که این مجله برای بیماری اختلال وسواسی-اجباری منتشر کرده است، بین 2 تا 7 درصد از جمعیت کره زمین به این بیماری مبتلا هستند که مقایسه این درصد با سایر بیماری‌ها نشان می‌دهد که این بیماری در بین بیماری‌های هم نوع خود از همه شایع‌تر است. در حالت کلی افرادی که بسیار دقیق، منظم و مسئولیت‌پذیر هستند احتمال ابتلا به این اختلال در آنها بیشتر از سایرین است.

تفاوت میان اختلال OCPD و اختلال OCD

به اختلال OCPD اختلال شخصیت وسواسی و به وسواس OCD اختلال وسواس فکری-عملی گفته می‌شود. با اینکه این دو اختلال نام‌های مشابهی دارند اما کاملا متفاوت و مجزا از یکدیگر هستند.

تفاوت در نوعِ وسواس

یکی از تفاوت‌های آنها این است که افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی، وسواس‌های خاصی دارند. مثلا افکاری مزاحم و تکرار شونده که ناخواسته و غیر منطقی هم هستند به سراغ آنها آمده و استرس شدیدی به جان آنها می‌افتد تا کارهای مشخصی را از جمله شست و شو اشیا یا چک کردن قفل درها را انجام دهند. در حالی که افرادی که شخصیت وسواسی دارند دوست دارند همه چیز را کنترل کنند و همه باید منظم و مرتب سر جای خودش باشد.

فرد مبتلا به وسواس، برای آرام کردن خود و عمل به افکار وسواس گونه خود، چیزهای خاصی را کنترل خواهد کرد اما شخصیت وسواسی دوست دارد همه چیز را کنترل کند. به بیان دیگر محدوده کنترل شخصیت وسواسی بسیار وسیع‌تر از اختلال وسواس است.

تفاوت در هیجان‌ها

یکی دیگر از تفاوت‌های میان مبتلایان به بیماری وسواس جبری و ocd، این است که هیجان‌هایی که در موقعیت‌های گوناگون به سراغ آنها می‌آید، با یکدیگر متفاوت است. به عنوان مثال، کسانی که وسواس دارند اگر کارها آن طور که آنها می‌خواهند پیش نرود، دچار اضطراب و نگرانی می‌شوند اما در مقابل آنها افرادی که شخصیت وسواسی دارند در شرایط مشابه، خشمگین و عصبانی خواهند شد و این خشم خود را با این دلیل که کار خودشان درست است توجیه می‌کنند. این افراد عقیده دارند، همواره به فکر دیگران هستند و تلاش می‌کنند آنها زندگی بهتری را تجربه کنند در حالی که غالبا آنقدر روی خواسته‌های خود پافشاری می‌کنند که زندگی را بر اطرافیان خود تلخ می‌کنند و باعث می‌شوند روزگار به آنها سخت بگذرد.

به عنوان مثال فردی که دچار وسواس است برای نحوه شست و شوی ظروف نگران است و می‌ترسد که آنها به خوبی تمیز نشده و هنوز کثیف باشند اما شخصیت وسواسی اصرار دارد که همواره کل خانه باید تمیز و مرتب باشد. افرادی که دچار وسواس هستند احساسات و هیجانات خود را کنترل نمی‌کنند اما سعی می‌کنند گاهی با انجام کارهای گوناگون ذهن خود را مشغول کرده و کمتر به افکار خود اجازه پیشروی بدهند. در حالی که شخصیت‌های وسواسی به همان شکلی که می‌توانند محیط را کنترل کنند، احساسات و عواطف خود را نیز می‌توانند کنترل کنند به طوری که در به تعویق انداختن خواسته‌های خود بسیار توانمند هستند.

اولویت قرار دادن دیگران

شخصیت‌های وسواسی، به طور معمول خانواده یا دوستان و آشنایان خود را یا حتی ممکن است سلامتی خود را نادیده گرفته و تنها به شغل خود اهمیت دهند و آن را اولویت اول خود در زندگی در نظر می‌گیرند. خشم و نفرت و کینه احساساتی هستند که شخصیت‌های وسواسی به طور مکرر تجربه می‌کنند، آنها همچنین نقطه‌های ضعف خود را در زندگی از دیگران پنهان می‌کنند و معمولا حتی متوجه نمی‌شوند که اضطراب دارند.

آگاهی نسبت به بیماری

یکی دیگر از تفاوت‌های مبتلایان این دو بیماری این است که افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی متوجه مشکل خود هستند و چون از آن رنج می‌برند داوطلبانه به دنبال روان شناس گشته و به آنها مراجعه می‌کند، اما فردی که شخصیت وسواسی دارد از آنجایی که در ذهن خود یکسری قانون و قواعد و ارزش برای خود تعیین کرده است و طبق آنها عمل می‌کند، از شیوه زندگی خود بسیار راضی بوده و به آن افتخار هم می‌کند. به همین دلیل با میل و اراده خود به روان شناس مراجعه نمی‌کند. اصرار همسر آنها یا عدم توانایی و خستگی خودشان برای ادامه زندگی با استانداردهای سفت و سخت و افسردگی که در نتیجه این سبک زندگی به سراغ آنها می‌آید، از جمله عواملی هستند که موجب می‌شوند افرادی که شخصیت وسواسی دارند به روان شناس یا روان پزشک مراجعه کنند.

تفاوت در انگیزه

افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی انگیزه‌ای که از انجام اعمال خود دارند، جلوگیری کردن از فاجعه‌ای بزرگ و ایجاد امنیت برای دیگران است، در حالیکه انگیزه شخصیت‌های وسواسی کمال گرایی و قوانین آنها است. البته این احتمال وجود دارد که شخصیت‌های وسواسی نیز برای توجیه کارهای خود سلامت و امنیت دیگران و جلوگیری از فاجعه را عنوان کنند؛ اما مهم این است که انگیزه اصلی آنها جلوگیری از انتقاد شدنشان توسط دیگران و کوتاهی کردن و در نهایت سرزنش شدنشان برای کوتاهی در انجام کارها است. کم شدن استرس و اضطراب انگیزه‌ای کاملا واضح برای افراد دارای وسواس است. البته شخصیت‌های وسواسی هم ممکن است برای ترس از تنها ماندن و طرد شدن خود یا اضطراب پنهانی که دارند تلاش کنند، اما انگیزه واضح آنها این است که نمی‌خواهند به هیچ وجه مورد انتقاد و سرزنش قرار گیرند.

اختلال ocpd

تفاوت در رفتار

مبتلایان به این بیماری‌ها در رفتارهایشان نیز با یکدیگر تفاوت دارند. فرد مبتلا به وسواس، از رفتارهای خود مطمئن نیست و همواره متزلزل رفتار می‌کند. در حالی که شخصیت وسواسی، نقاط ضعف خود را از دیگران پنهان می‌کند. فرد وسواسی تمام یا حداقل بیشتر وقت خود را صرف چک کردن، شست و شو یا هر رفتار وسواسی دیگری کرده، اما شخصیت وسواسی تمام وقت خود را صرف برنامه ریزی و کار کردن می‌کند.

از این رو رفتارهای افراد مبتلا به وسواس سود زیادی به او نمی‌رسانند اما شخصیت‌های وسواسی ویژگی‌های بسیار کاربردی داشته و برای پیشرفت کار و هنر خود بسیار تلاش می‌کنند، به همین دلیل در جامعه افراد بسیار موفقی هستند. افراد مشهور زیادی از جمله دونالد ترامپ، استیون هاوکینگ، دیوید بکهام، نیکولا تسلا، لئوناردو دی کاپریو و... شخصیت‌های وسواسی دارند.

رابطه میان اختلال وسواس جبری و افسردگی

بیشتر اوقات اختلال وسواس جبری با افسردگی همراه است. به خاطر شباهت‌های رفتاری که بین افراد مبتلا به این دو بیماری وجود دارد، ابتلا به آنها هم زمان می‌شود. داشتن اضطراب زیاد، احساس گناه، نداشتن اعتماد به نفس و تردید درباره خود و احساسات خود علائم مشترک بین این دو بیماری هستند. البته کمال گرایی و داشتن احساس مسئولیت زیاد نیز از ویژگی‌های مشترک بین افسردگی و اختلال وسواس است. نا کار آمدی بعضی کارشناسان در آنالیز نشانه‌ها و علائم هم می‌تواند موجب اشتباه در تشخیص اختلال وسواس و افسردگی از یکدیگر شود.

رابطه میان وسواس جبری و اختلال اضطراب

افراد مبتلا به این بیماری به خاطر فکرهای مزاحمی که به سراغشان می‌آیند، دچار اضطراب می‌شوند و برای پرت کردن حواس خود از این افکار آزاردهنده خود را به کاری مشغول می‌کنند. OCD معمولا با اختلالات اضطرابی و اختلال دو قطبی همراه می‌شود.

عوارض اختلال شخصیت وسواس جبری

اولین اثری که اختلال شخصیت وسواس جبری بر زندگی مبتلایان دارد این است که از آنجایی که وقت زیادی را صرف آرام کردن افکار بیمار گونه خود می‌کنند، در بیشتر مواقع وقت کم می‌آورند. دومین اثر این است که چون این افراد زمان زیادی صرف شستن دست‌های خود می‌کنند، پوست دست‌ها یا بدنشان به مواد شوینده حساسیت نشان داده و مشکلات جدی در سلامت آنها به وجود می‌آید.

اثر دیگر این بیماری این است که مبتلایان در روابط اجتماعی خود دچار مشکل می‌شوند و نمی‌توانند به راحتی در کلاس و محل کار خود فعالیت کنند. همچنین آنها به خاطر اتلاف وقت زیادی که به خاطر فعالیت‌های بیهوده در زندگی خود دارند، به طور کلی کیفیت زندگی آنها بسیار پائین است. این افراد به خاطر احساس گناهی که از رفتارهایشان دارند، تمایل بسیار زیادی به خود کشی دارند.

همچنین مبتلایان به این بیماری بسیار خشک و رسمی رفتار کرده، از لحاظ عاطفی کمی محدود هستند و چون خلق و خوی بسیار جدی دارند، در صحبت‌ها نیز پیش دستی نمی‌کنند و شروع کننده بحث نیستند.

نحوه تشخیص اختلال وسواس جبری

تشخیص قطعی وجود اختلال ocpd به عهده دکتر روان شناس یا روان پزشک است. اگر سابقه خانوادگی ابتلا به این بیماری در خانواده شما وجود دارد، به خود یا یکی از افراد خانواده مشکوک شدید، بهتر است به روان شناس یا روان پزشک حرفه ای مراجعه کنید.

درمان اختلال شخصیت وسواس جبری

بیماری‌های روانی که ریشه در روح و روان انسان‌ها دارند، هیچ گاه به طور کامل ریشه کن نمی‌شوند و همواره خطر برگشت آنها وجود دارد. به همین دلیل راه‌های درمانی موجود تنها می‌توانند از حاد شدن بیماری جلوگیری کنند.

یکی از راه‌های کنترل بیماری این است که روان‌شناس، شما را در موقعیت استرس زا قرار می‌دهد تا شما مضطرب شده و رفتارهای وسواس گونه از خود بروز دهید، سپس شما را راهنمایی می‌کند که چه کارهایی برای مهار استرس و همچنین کنترل افکار آزاردهنده به شما کمک می‌کند. ماساژ، یوگا و مدیتیشن نیز راه‌های بسیار خوبی برای کنترل رفتارهای وسواس گونه است.

علاوه بر راه‌های معرفی شده، داروهایی نیز برای کنترل بیماری از طریق مهار کردن باز جذب انتخابی سروتونین وجود دارند. فلوکستین، پاروکستین، سرترالین، سیتالوپرام، فلووکسامین از جمله داروهای رایج برای کنترل علائم هستند که باید این نکته را نیز مد نظر داشته باشیم که حداقل 2 تا 4 ماه طول می‌کشد که این داروها تاثیر گذار بوده و به کنترل بیماری کمک کنند.

روش جدیدی نیز وجود دارد که برای کنترل بیماری استفاده می‌شود. این روش جدید که نورومدولاسیون نام دارد هنگامی استفاده می‌شود که دارو کارگر نباشد. البته به ندرت پیش می‌آید که دارو کارساز نبوده و بیماری را کنترل نکند. در روش نورومدولاسیون با کمک گرفتن از میدان مغناطیسی، سلول‌های عصبی را تحریک می‌کنند.

نکته قابل توجهی که در اینجا باید به آن توجه شود این است که هر کسی ممکن است افکار وسواس گونه داشته و به انجام شدن کارها به شیوه مورد نظر او اصرار بورزد اما وقتی این اصرار مشکل ساز است که این اصرار نا‌ خود آگاه بوده، اثر منفی بر زندگی و روابط فرد مبتلا بگذارد و زمان بسیار زیادی از روز مبتلا را تلف کند.

مراجعه به پزشک برای درمان اختلال OCPD

آیا پیشگیری از وسواس جبری امکان پذیر است؟

افرادی که زمینه خانوادگی ابتلا به این بیماری را دارند، بهتر است با کاهش استرس در زندگی روزمره احتمال ابتلا را کاهش دهند. به طور کلی وجود استرس زیاد در زندگی روزانه برای هر کسی خطرناک است و می‌توانید با کنترل استرس به خود کمک کنید. همچنین برای جلوگیری از ابتلای فرزندتان به این بیماری بهتر است از ایجاد تنش و نگرانی مداوم خودداری کرده و مدام به فرزندتان اضطراب و استرس ندهید. توجه کردن به کوچک‌ترین علائم نیز می‌تواند راه خوبی برای پیشگیری باشد، به این صورت که اگر اطرافیان ما به خوبی ما را زیر نظر بگیرند و کوچک‌ترین علامتی از بیماری در ما مشاهده شد سریع به روان شناس مراجعه کنیم، می‌توانیم پیش از حاد شدن وضعیت جلوی پیشرفت بیماری را بگیریم.

درمان وسواس جبری در کلینیک پزشک اول

با مطالعه این مقاله دریافتید که اختلال وسواس جبری چیست، حال به راحتی می‌توانید نتیجه بگیرید که اگر کوچک ترین علائمی از این بیماری در خود یا اطرافیانمان مشاهده کردید، هر چه زودتر به پزشک مراجعه کرده و سریعا کنترل بیماری را شروع کنید. بهترین راه جهت شروع درمان در یک کلینیک روانشناسی و مشاوره یا کلینیک روانپزشکی زیر نظر پزشکان متخصص است. به همین منظور می‌توانید از کادر حرفه‌ای پزشک اول کمک بگیرید. این مجموعه، اولین مرکز بین‌المللی مغز و اعصاب در ایران بوده و از گردهم‌آمدن افراد متخصص در حوزه مشاوره فردی و مشاوره اختلال شخصیت تشکیل شده است. 

faq

اختلال وسواس جبری (OCD) یک اختلال روانی است که با وجود افکار، تصاویر یا خواسته‌های مزاحم و ناخوشایند (وسواس) همراه است. این افکار به‌طور مکرر به ذهن فرد حمله می‌کنند و فرد برای کاهش اضطراب ناشی از آن‌ها، به انجام رفتارهای خاص یا روتین‌های (اجبارها) اصرار دارد. به عنوان مثال، ممکن است فرد دچار افکار مداوم درباره آلودگی یا آسیب دیدن دیگران شود و برای آرامش خود مجبور شود دستانش را مرتب بشوید.

عوامل مختلفی می‌توانند به بروز اختلال وسواس جبری کمک کنند. این عوامل شامل عوامل ژنتیکی، شیمی مغز (ناهنجاری در مواد شیمیایی مغزی مانند سروتونین)، عوامل محیطی (استرس‌های شدید یا تجربیات آسیب‌زا در دوران کودکی)، و حتی ساختار و عملکرد مغز هستند. این عوامل ممکن است به ایجاد الگوهای فکری وسواسی و رفتارهای اجباری منجر شوند.

بله، اختلال وسواس جبری قابل درمان است. درمان‌های اصلی شامل درمان شناختی-رفتاری (CBT) و دارو درمانی (معمولاً داروهای ضدافسردگی که بر سروتونین اثر می‌گذارند) هستند. درمان شناختی-رفتاری، به‌ویژه روش مواجهه و پیشگیری از پاسخ (ERP)، یکی از مؤثرترین روش‌ها برای کاهش افکار وسواسی و اجبارها است. به کمک درمان، بسیاری از افراد می‌توانند علائم خود را کاهش داده و کیفیت زندگی بهتری داشته باشند.

همچنین بخوانید
چگونه بفهمیم نوجوان ما درگیر اعتیاد شده است؟ درمان اعتیاد در نوجوانان چیست؟ علائم اعتیاد نوجوان و مواردی که آنان را به سمت مصرف مواد مخدر سوق می دهد | دلیل شیوع زیاد اعتیاد در نوجوانان چیست
راه های کنترل خشم چیست ؟ چگونه می توانیم در لحظه خشم خود را مدیریت کنیم ؟ انواع خشم و روش تمرین کنترل خشم | چه زمانی باید به روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنیم؟
علت آرتروز گردن چیست ؟ آیا آرتروز گردن همان دیسک گردن است؟ روش های درمان آرتروز گردن و راه های پیشگیری از آن چیست | درمان خانگی آرتروز گردن
مهم ترین دلایل ناسازگاری نوجوانان با والدین | برای حل مشکلات نوجوانان با خانواده چه کارهایی میتوان انجام داد؟ چرا اغلب جوانان با خانواده خود به مشکل می خورند؟ آیا خانواده مقصر است یا نوجوان؟

دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید

captcha


امتیاز: