اختلال شخصیت وابسته یا DPD یکی از متداولترین اختلالات شخصیتی محسوب میشود. افراد مبتلا به این اختلال شخصیتی اغلب احساس درماندگی میکنند و برای نیازهای احساسی و فیزیکی خود به دیگران متکی هستند. همچنین آنها ممکن است نتوانند درباره سادهترین مسائل مانند انتخاب لباس یا غذا بهتنهایی تصمیم بگیرند. خوشبختانه، این اختلال با رواندرمانی (گفتاردرمانی) قابل درمان است و داروها نیز میتوانند به کاهش علائم کمک کنند.
در این مطلب، شما را با هر آنچه که باید درباره این اختلال شخصیتی بدانید مانند انواع، علل، نحوه تشخیص و روشهای درمان آن آشنا خواهیم کرد تا بتوانید بهترین تصمیم را برای افزایش کیفیت زندگی خود و اطرافیان بگیرید.
اختلال شخصیت وابسته dpd چیست؟
همه انسانها در زندگی خود، به فرد یا افراد خاصی وابستگی دارند؛ بهطوریکه برای خریدهای مختلف خود، از آنها نظر میپرسند. از طرفی احساس نیاز به مراقبت، در وجود همه انسانها قرار دارد؛ اما اگر این احساس نیاز عاطفی و وابستگی بیش از اندازه شود، اختلال شخصیت وابسته را به وجود میآورد.
اختلال شخصیت وابسته نوعی اختلال از نوع C است که سبب بروز رفتارهای غیرطبیعی از جمله اضطراب و ترس زیاد میشود. در اختلال dpd، فرد نیاز زیادی به مراقبت و حمایت دیگران دارد. همچنین برای رفع نیازهای عاطفی و فیزیکی خود، باید به شخص دیگری تکیه کند؛ بهطوریکه اطرافیان او، از وابستگی زیاد احساس ناراحتی میکنند.
افراد دارای اختلال شخصیت وابسته حتی در تصمیمگیریهای معمولی خود مانند لباس خریدن یا انتخاب غذا، نیاز به جلباطمینان دیگران دارند. این بیماری معمولاً در دوران کودکی یا نوجوانی شروع میشود و اغلب در بزرگسالی خود را نشان میدهد.
انواع اختلال شخصیت وابسته کدامند ؟
طبق معیارهای تشخیصی رسمی برای اختلال DPD، این اختلال انواع یا زیرگروههایی ندارد؛ ولی، روانشناسی به نام تئودور میلون که مطالب بسیاری درباره اختلالات شخصیتی و زیرگروههای آنها نوشته است، عقیده دارد که 5 نوع اختلال شخصیت وابسته وجود دارد که عبارتاند از:
- آمادهبهخدمت: این نوع همیشه تلاش میکند دیگران را از خود راضی نگه دارند و مطیع آنها باشد.
- پریشان: این نوع نیاز شدیدی به امنیت دارد و همیشه هراسان و بیقرار است.
- نابالغ: فرد مبتلا به این نوع همانند کودکان رفتار میکند و ممکن است در یادگیری و استفاده از مهارتهای زندگی با مشکل روبهرو شود.
- بیکفایت: خستگی، بیحالی، بیاننکردن احساسات و افکار و همدلی و تقدیرگرایی از علائم افراد مبتلا به این نوع محسوب میشوند.
- ازخودگذشته: این نوع شبیه به نوع آمادهبهخدمت است؛ ولی، افراد مبتلا به نوع ازخودگذشته تلاش میکنند هویت خود را با هویت فرد دیگری ادغام کنند و تمایلی به داشتن هویت مستقل ندارند.
علائم اختلال شخصیت وابسته کدامند؟
فرد مبتلا به این اختلال دارای علائم بسیاری است که عبارتاند از:
- نمیتوانند بدون توصیه دیگر افراد درباره سادهترین کارهای روزمره خود مانند انتخاب لباس تصمیمگیری کنند
- نمیتوانند کارهای خود را بهتنهایی شروع کنند
- تصور میکنند نمیتوانند کارهایشان را بهتنهایی انجام دهند و از این موضوع بهشدت میترسند
- فعالیتهای ناخوشایندی را برای بهدستآوردن حمایت دیگران انجام میدهند
- به دیگران نیاز دارند تا مسئولیت جنبههای مختلف زندگیشان را به عهده بگیرند
- ازآنجاییکه از قطع رابطه با دیگران میترسند، از بیانکردن احساسات و افکار مخالف با آنها اجتناب میکنند
- زمانی که تنها هستند، احساس ناخوشایندی دارند
- از رهاشدن توسط دیگران میترسند و هنگام پایان روابط دچار احساس درماندگی و ناامیدی میشوند
- تمایل دارند تنها با افرادی که به آنها وابسته هستند، تعامل داشته باشند
- ازآنجاییکه نمیخواهند رابطه خود را با دیگران قطع کنند، ممکن است آزار جسمی، جنسی یا عاطفی را تحمل کنند
- اگر فرد دیگری مسئول تصمیمگیری باشد، احساس بهتری دارند
- بهشدت به انتقاد دیگران حساس هستند
- تمایلی به امتحانکردن چیزهای جدید یا چالشبرانگیز ندارند
- اعتمادبهنفس ندارند و بدبین هستند
عوامل بروز اختلال شخصیت وابسته
اختلالاتی مانند اختلال شخصیت وابسته یکی از ناشناختهترین بیماریهای روانی محسوب میشوند؛ ولی، محققان توانستهاند چند دلیل برای بروز اختلال DPD پیدا کنند که عبارتاند از:
- تجربه آزار جسمی، جنسی یا عاطفی: چنین افرادی بیشتر از دیگر افراد در خطر ابتلا به این اختلال شخصیتی قرار دارند
- ضربه روانی در کودکی: کودکانی که کودکآزاری (حتی آزار کلامی) یا بیتوجهی والدین را تجربه کردهاند، ممکن است به این اختلال مبتلا شوند. همچنین افرادی که در سنین کودکی دچار بیماریهای خطرناک شدهاند، در خطر ابتلا به این اختلال قرار دارند
- ژنتیک: اگر یکی از اعضای خانواده دچار این اختلال یا دیگر اختلالات شخصیتی گروه C مانند وسواس OCD باشد، احتمال ابتلا به این اختلال افزایش مییابد
- برخی از رفتارهای فرهنگی، مذهبی و خانوادگی: فرهنگها یا دینهایی که افراد را به اعتماد یا تکیه بر افراد متخصص و باتجربه توصیه میکنند، ممکن است برخی از افراد را دچار این اختلال کنند
تفاوت اختلال شخصیت وابسته با اختلال شخصیت مرزی
مشکلات بینفردی و ترس از رهاشدن از علائم اختلال شخصیت مرزی و شخصیت وابسته محسوب میشوند؛ ولی این دو اختلال تفاوتهایی با یکدیگر دارند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی دارای علائمی مانند نوسانات خلقی شدید، ناپایداری روابط، رفتارهای تکانشی و مشکل در مدیریت احساسات بهویژه خشم هستند؛ ولی، افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته معمولا علائمی مانند نوسانات شدید خلقی و رفتارهای تکانشی ندارند. ازآنجاییکه آنها نمیخواهند رابطه خود را با دیگران قطع کنند، مطیع هستند.
روش های تشخیص اختلال DPD
شخصیت افراد در دوران کودکی و نوجوانی شکل میگیرد؛ بنابراین، پزشکان معمولا اختلال شخصیتی را پیش از 18 سالگی تشخیص نمیدهند. آنها باید مطمئن شوند الگوهای رفتاری افراد طولانیمدت هستند و در طول زمان تغییری نکردهاند. تشخیص اختلالات شخصیتی ممکن است دشوار باشند؛ زیرا، بیشتر افراد مبتلا به این اختلال تصور میکنند هیچ مشکلی در رفتار و تفکر آنها وجود ندارد. آنها اغلب به دلیل مشکلات روانی دیگری مانند اضطراب یا افسردگی به دکتر روانپزشک مراجعه میکنند.
روانپزشک برای تشخیص این اختلال شخصیتی، اغلب سؤالاتی درباره سوابق پزشکی، روابط، سوابق شغلی و داروهای مصرفی از مراجعهکننده میپرسد. سپس تلاش میکند بفهمد آیا فرد درک صحیحی از واقعیت دارد یا خیر. ازآنجاییکه فرد مبتلا تصور میکند دارای رفتارها و افکار صحیحی است، روانپزشکان اغلب سؤالاتی از خانواده یا دوستان او نیز میپرسند تا اطلاعات بیشتری درباره رفتارها و سوابق پزشکی و شغلی فرد به دست آورند.
روانپزشکان اختلال شخصیت وابسته را با کمک معیارهای تشخیصی فهرست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی یا DSM-5 تشخیص میدهند. اگر حداقل 5 مورد از رفتارهای زیر در فردی مشاهده شود، گفته میشود فرد دچار این اختلال شده است:
- نمیتواند بدون توصیه دیگران تصمیم بگیرد.
- به دیگران نیاز دارد تا مسئولیت بخشهای مهم زندگی او را به عهده بگیرند.
- با دیگران مخالفت نمیکند؛ زیرا، میترسد حمایت و تایید آنها را از دست بدهد.
- ازآنجاییکه به قضاوت و تواناییهای خود اعتماد ندارد، کارها را بهتنهایی شروع نمیکند.
- هر کاری حتی کارهای ناخوشایند را برای بهدستآوردن حمایت دیگران انجام میدهد.
- زمانی که تنهاست، احساس ناامیدی میکند؛ زیرا، تصور میکند نمیتواند کارهای خود را بهتنهایی انجام دهد.
- اگر رابطهای صمیمی به پایان برسد، بلافاصله تلاش میکند رابطه جدیدی را برای بهدستآوردن حمایت و تایید شروع کند.
- از رهاشدن برای انجام کارهای خود بهشدت نگران است.
اختلال شخصیت وابسته چه عوارضی دارد؟
افراد مبتلا به DPD در معرض خطر ابتلا به افسردگی، اختلالات اضطرابی، فوبیاها (ترسهای شدید و غیرمنطقی)، افکار خودکشی و سوءمصرف مواد مخدر یا دارو قرار دارند. ازآنجاییکه این افراد حاضر هستند هر کاری را برای حفظ رابطه خود انجام دهند، ممکن است در معرض خطر انواع آزارهای جنسی، جسمی و عاطفی قرار بگیرند. پزشک باید عوارض این اختلال را نیز شناسایی و همراه با خود اختلال درمان کند.
ازدواج با شخصیت وابسته
ازدواج با شخصی که دارای اختلال شخصیت وابسته است، یکی از چالشهای بزرگ برای افراد است. برای مثال ممکن است که شما از حمایتکردن همسر خود احساس خوشحالی کنید؛ اما اگر این اتفاق به طور مداوم اتفاق بیفتد، ممکن است که شما را دچار چالشهای مختلفی کند.
از طرفی ممکن است که همسر شما، به خانواده یا دوستان خود وابستگی زیادی داشته باشد؛ در این صورت حتی برای کوچکترین اتفاقات زندگی خود، باید نظرات دیگران را تحمل کنید.
البته درست است که ازدواج با افراد دارای شخصیت وابسته سخت و چالشبرانگیز است؛ اما غیرممکن نیست. اگر علائم اختلال dpd را در همسر خود احساس کردید، پیشنهاد میکنیم قبل یا بعد از ازدواج، حتماً به مشاوره مراجعه کنید. شناخت علائم اختلال شخصیت وابسته و صحیح رفتارکردن در برابر آنها، به شما کمک بزرگی برای ایجاد تعادل رفتاری میکند.
برخورد صحیح با افراد دارای شخصیت DPD
قطعاً کنارآمدن با شخصی که وابستگی بیش از اندازه به شخص یا چیزی دارد، اصلاً آسان نیست؛ چون حتی برای کوچکترین مسائل زندگی هم باید درباره تصمیمگیری صحیح، قاطعیت و ترس، در حال مبارزه با فرد مقابل باشید.
اما جدای از این موارد، باید درک کنید که شخص موردنظر شما، با بیماری دستوپنجه نرم میکند؛ بنابراین بهتر است که تلاش و زمان بیشتری را صرف بهبود آن کنید. در حال حاضر روشهای مختلفی برای مقابله و بهبود اختلال شخصیت وابسته وجود دارد که در ادامه چند مورد از آنها را معرفی میکنیم:
- بیمار را با گروههای دیگر آشنا کنید: افراد با اختلال dpd، در بیشتر مواقع احساس تنهایی میکنند؛ بنابراین اگر گروه جایگزینی برای آنها از دوستان، خانواده یا گروههای اجتماعی در نظر بگیرید، کمک به بهبود آنها میکنید.
- آرامش خود را حفظ کنید: درست همان زمانی که شما از واکنش طرف مقابل خود احساس عصبانیت میکنید، آن فرد در حال تجربه احساسات بسیار ناخوشایند است؛ اما در این زمان سعی کنید با آرامش، احساسات آنها را درک و تأیید کنید.
- حدومرزها را تعیین کنید: در اغلب مواقع، افراد دارای اختلال شخصیت وابسته نمیتوانند حدومرز صحیحی در روابط تعیین کنند؛ اما این وظیفه شما است که انتظارات خود را بیان کنید و مرز خاصی برای ارتباطات خود به وجود بیاورید.
- از مشاور کمک بگیرید: بهترین راه برای کمک به افراد دارای اختلال dpd، مراجعه به مشاور سلامت روان است؛ چرا که مشاور متخصص، بهترین راه برای درمان این بیماری را ارائه میدهد. بر همین اساس به شما پیشنهاد میکنیم که برای بهبود این بیماری، به کلینیک پزشک اول مراجعه کنید.
ویژگی های یک رابطه و وابستگی سالم
در ارتباطات سالم بین افراد معمولی، همه چیز در حدومرز معمول خود قرار دارد و هر دو طرف احساس رضایت میکنند؛ اما اگر میخواهید از بهبود فرد دارای اختلال شخصیت وابسته مطمئن شوید، باید ویژگیهای رابطه سالم را بدانید:
- در وابستگی سالم، افراد در صورت نیاز از یکدیگر درخواست کمک میکنند.
- افراد در ارتباط با دیگران، احساس امنیت و اعتماد دارند.
- هر دو طرف انعطافپذیر هستند و استانداردهای ارتباطی را رعایت میکنند.
- افراد برای رسیدن به خواستههای خود، شخص دیگر را کنترل و محدود نمیکنند.
- هر دو طرف، همزمان از یکدیگر مراقبت میکنند و نسبت به هم مهربان هستند.
البته نشانههای دیگری هم برای داشتن روابط سالم وجود دارد که با مراجعه به مشاور متخصص در کلینیک پزشک اول، میتوانید درباره آنها اطلاعات کسب کنید.
راه های پیشگیری از ابتلا به اختلال DPD
شما نمیتوانید از ابتلا به این اختلال شخصیتی پیشگیری کنید؛ ولی با درمان آن میتوانید مشکلات ناشی از آن را کاهش دهید. به عبارت دیگر، اگر با مشاهده اولین علائم برای درمان بیماری خود اقدام کنید، مشکلات کمتری در زندگی شما، اعضای خانواده و دوستانتان ایجاد خواهند شد.
نحوه درمان اختلال DPD
درمان این اختلال و سایر اختلالات شخصیتی دشوار است؛ زیرا، افراد مبتلا سالهای زیادی را با الگوهای رفتاری و فکری ناسالم زندگی کردهاند. اگر افراد نزدیک به فرد مبتلا در طول درمان از او حمایت کنند، روشهای درمانی بیشترین تأثیر را خواهند داشت. روشهای درمان این اختلال عبارتاند از:
- رواندرمانی پویشی: این درمان روی ریشههای روانی پریشانی عاطفی تمرکز میکند. در طول این درمان، شما توضیحاتی درباره روابط و الگوهای رفتاری مشکلساز در زندگی خود به پزشک میدهید. این کار به شما کمک میکند خودتان را بهتر درک کنید و نحوه ارتباط با دیگران و محیط اطراف خود را تغییر دهید.
- رفتاردرمانی شناختی (CBT): در این روش، پزشک به شما کمک میکند نگاهی به افکار و احساسات خود بیندازید و بفهمید چگونه افکار روی رفتارها تأثیر میگذارند. در طول این درمان، الگوهای فکری سالمتری را یاد خواهید گرفت. رفتاردرمانی شناختی برای DPD روی بررسی ترس از استقلال و بیان احساسات و افکار با اعتمادبهنفس تمرکز میکند.
- گروهدرمانی: شناسایی و درمان الگوهای فکری و رفتاری افراد در گروهدرمانی آسانتر است. افراد در گروه میتوانند از تجربیات، بحثها و آموختههای دیگران برای تبدیلشدن به فردی سالمتر استفاده کنند.
- داروها: در حال حاضر، هیچ دارویی برای درمان اختلالهای شخصیتی وجود ندارد؛ ولی، اگر فرد دچار افسردگی یا اضطراب نیز باشد، داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب میتوانند درمان این اختلال را آسانتر کنند. برای درمان این اختلال، داروها باید همراه با رواندرمانی تجویز شوند.
سخن پایانی
اختلال شخصیت وابسته میتواند باعث شود اضطراب شدیدی را هنگام تصمیمگیری و تنهایی تجربه کنید. زندگی با این اختلال ممکن است دشوار باشد؛ ولی خوشبختانه قابل درمان است و با درمان آن میتوانید اعتمادبهنفس خود را افزایش دهید و مستقلتر شوید.
اگر بهمحض مشاهده علائم این اختلال در خود به مطب پزشک مراجعه کنید، میتوانید مشکلات ناشی از آن را در زندگی خود و اطرافیان کاهش دهید؛ برای مثال، اعضای خانواده و دوستان افراد مبتلا به این اختلال اغلب استرس، افسردگی و انزوا را تجربه میکنند. متخصصان کلینیکهای معتبری مانند کلینیک روانپزشکی و کلینیک روانشناسی پزشک اول میتوانند بیماری شما را بهدرستی تشخیص دهند و یک برنامه درمانی مناسب برای مدیریت افکار و رفتارهای شما تدوین کنند.



معمولاً این بیماری مدتزمان طولانی فرد را درگیر میکند؛ اما با کمک روشهای درمانی مختلف، میتوان تا حد زیادی آن را کنترل کرد.
خیر. امکان پیشگیری از این بیماری وجود ندارد؛ اما اگر نشانههایی از آن را در رفتارهای خود احساس کردید، حتماً به فکر درمان باشید.
علت اصلی این بیماری، متفاوت و گوناگون است؛ اما عوامل مختلفی مانند تجربه سوءاستفاده، ترسهای کودکی و رفتارهای خاص فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی یا مذهبی سبب بروز این بیماری میشود.
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید